چه عواملی می تواند سهم گردشگری را در رشد اقتصادی محدود کند و مدیریت گردشگری چگونه می تواند آن را تعدیل کند؟
یکی از مسائلی که در رابطه با گردشگری و نقش آن در توسعه در کشورهای در حال توسعه، کمتر مورد توجه قرار گرفته است موانعی هستند که پتانسیل گردشگری برای کمک به رشد و توسعه اقتصادی در کشورهای در حال توسعه از جمله ایران را تحت تاثیر قرار می دهند. به نظر می رسد این مفهوم که گردشگری یک راه معتبر و مناسب برای توسعه در کشورهای در حال توسعه است بایستی به چالش کشیده شود.
به طور کلی، زیرساخت های فیزیکی و ارتباطات ضعیف، تسلط بخش کشاورزی سنتی، منابع طبیعی اندک، عقب ماندگی فناوری و ضعف های منابع انسانی، میزان بهره برداری از گردشگری را کاهش می دهند که بخشی از این ضعف ها در ایران نیز وجود دارند. این باعث می شود که گردشگری در وهله اول به عنوان منبع درآمد فعلی دولت دیده شود نه کاتالیزوری برای رشد و توسعه اقتصادی گسترده تر. در واقع، یک نتیجه گیری اولیه، اگرچه تا حدودی بدبینانه، این است که در کشورهای در حال توسعه مانند ایران، گردشگری را می توان فقط به عنوان یک جریان درآمد در نظر گرفت.
مباحث پیرامون توسعه گردشگری عمدتا استدلال هایی هستند که آن را به عنوان یک ابزار موثر در توسعه توجیه می کنند اما در واقعیت، کشورهای در حال توسعه با چالش های توسعه ای مختلفی روبرو هستند که بخشی از آن ها می تواند ناشی از تاریخ استعمار و وابستگی در اقتصاد سیاسی جهانی و همچنین چالش های داخلی و مرتبط از جمله رکود اقتصادی، فقر گسترده، رشد سریع جمعیت، اقتصاد تک محصولی و صادرات محصولات اولیه، وابستگی به انرژی و واردات مواد غذایی، سرمایه گذاری بین المللی محدود، منابع فنی/ علمی محدود و وابستگی به کمک های بین المللی باشد.
در مجموع، این دام ها یا چالش های توسعه ای موانعی برای توسعه به طور کلی و به طور خاص برای توسعه گردشگری است. واقعیت این است که ویژگی های خاص اقتصادی، سیاسی و اجتماعی-فرهنگی مقصد به ویژه در کشورهای در حال توسعه، ممکن است گستره فرصت های ارائه شده گردشگری را محدود کند.
در عین حال، گردشگری نیز ممکن است آخرین راه چاره باشد. به این معنا که اگرچه مدتهاست که پذیرفته شده است که نمی توان به گردشگری به عنوان یک بخش اقتصادی واحد و زیربنای توسعه اعتماد کرد و باید صنایع اضافی را برای توسعه متعادل و پایدار ارتقا داد اما چنین انتخابی برای بسیاری از کشورهای در حال توسعه در دسترس نیست.
به علاوه، وابستگی زیاد به گردشگری به عنوان یک گزینه توسعه ای ممکن است توسط موانع بالقوه شناخته شده توسعه گردشگری، به چالش کشیده شود، موانعی که ممکن است نه فقط درون زا بلکه برونزا باشند مانند تحولات اقتصادی یا سیاسی یا فعالیت های شرکت های چند ملیتی که یک کشور کنترل کمی بر آنها دارد یا هیچ کنترلی بر آنها ندارد.
موانع نقش آفرینی گردشگری در رشد اقتصادی
در حال حاضر تعدادی از کشورهای در حال توسعه نه تنها بالاترین نرخ رشد گردشگران ورودی را در جهان تجربه می کنند بلکه ادعا می شود که گردشگری باید به عنوان یک عنصر جدایی ناپذیر از سیاست توسعه آنها در نظر گرفته شود. با این حال، با وجود رشد ظاهرا موفقیت آمیز گردشگری در بسیاری از کشورهای در حال توسعه، رشد و توسعه اقتصادی گسترده تر، در بسیاری از موارد، رخ نداده است.
این موضوع نشان می دهد که گردشگری نیز از عوامل موثر بر توسعه نیافتگی کشورها در امان نیست. یعنی، توانایی گردشگری برای غلبه بر عوامل و ضعف های ساختاری کشورهای در حال توسعه بیش از سایر فعالیت های اقتصادی نیست. در عین حال، با وجود اینکه در مورد نقش توسعه ای گردشگری بایستی با احتیاط نظر داده شود ولی شیوه هایی برای ارتقا منافع اقتصادی آن نیز وجود دارد.
در رابطه با ایران، در وهله اول، شکل گیری نگرشی مثبت تر از طرف دولت می تواند یکی از این راه ها باشد زیرا یک مانع قابل توجه در برابر رشد اقتصادی و توسعه ناشی از گردشگری در ایران، فقدان آشکار اراده سیاسی برای پشتیبانی طولانی مدت از بخش گردشگری است. دوم متمرکز شدن بیشتر دولت برای فعالیت های مرتبط با بازاریابی است. سوم و شاید مهمترین الزام، ایجاد محیطی مناسب برای سرمایه گذاری داخلی و بین المللی از طریق انواع مشوق های مالی و سایر شیوه هاست که می تواند زمینه ای برای گسترش بیشتر بخش گردشگری در ایران و حتی توزیع منافع اقتصادی گردشگری به طور گسترده تر فراهم کند.