آیا سبز کردن و چمن کاریِ میادین و بولوارها تنها راه و بهترین روشِ ارتقاء کیفیتهای بصری و زیباییشناسانه شهری، در کشورِ کم آبی چون ایران است؟
تا پیش از شکل گیری دانش منظر به عنوان یک دیسیپلین میان رشته ای و کل نگر، دو نوع نگاه نسبت به نمایش زیبایی های منظر طبیعی شهر وجود داشته است. نگاه نخست که بیشتر ناشی از خوش بینی بشر از دست آوردهای انقلاب صنعتی و تکنولوژی بود، طبیعت، عناصر سبز و منظر طبیعی شهر را واجد ارزش نمی دانست و هر جا که طبیعت معارض با توسعه های شهری، اتوبان سازی و ساختمان سازی بود، طبیعت محکوم به نابودی بود. اما نگاه دوم که متاثر از نظریات مدرنیستی بود، حضور طبیعت و عناصر آن را در شهر مهم می شمرد.
تمام شهرها را به شکلی مشابه و همچون شهرهایی که مدرنیسم در آنها تولد یافته بود، تنها به صورت سبزپوش و چمن کاری شده زیبا میپنداشت و سعی داشت تا بدون در نظر گرفتن اقلیم، فرهنگ، تاریخ و منظر طبیعی خاص هر منطقه، حتی اراضیای که قابلیت چمن کاری و جنگل سازی نداشتند را ندارند، سبزپوش کند.
خطا و اشکال دیدگاه نخست پس از مشاهده آلودگیها و آثار زیان بار زیست محیطی ناشی از تخریب طبیعت، در جوامع توسعه یافته مشخص شد و به کنار گذاشته شد. اما دیدگاه دوم هنوز در برخی کشورهای در حال توسعه به ویژه کشورهای عربی حوزه خلیج فارس و ایران مورد توجه است که میتوان به تلاش کشورهایی چون عربستان و امارت به جنگلسازی قهری در اراضی بیابانی و یا تلاشهای مدیران و متولیان امر در سازمان زیباسازی و شهرداریها در شهرهای ایران، فارغ از ویژگیهای اقلیمی و زیستمحیطی هر شهر، مبنی بر سبزپوش کردن و چمنکاری تمامی سطوح، میادین و بولوارهای شهری اشاره کرد.
نگاه غلط به نمایش زیبایی منظر طبیعی شهرها در ایران
این نوع نگاه در ایران، ناشی از حاکمیتِ طرح جامع به عنوان یک سند مدرنیستی (ذات اسناد مدرنیستی نیز این است که اصلا هیچ درک و فهمی از منظر ندارند) در تمام شهرهای کشور است. لذا شهرداریها در تمام شهرها در صدَد کاشت چمن در مناطق مختلفاند، چون خاک را یک عنصر بیارزش و همچون زباله و تنها سبزینگی را مایه زیبایی میدانند. این نوع نگاه به طبیعت و منظر طبیعی شهرها علاوه بر محروم کردن جامعه از درک بخش زیادی از زیبایی های طبیعت، موجب هدر رفت بیهوده بخش زیادی از منابع آبی کشور به صورت روزانه میشود.
از طرفی مدتهاست مناظق مختلف ایران به دلیل خشکسالی و نیز شرایط اقلیمی کشور، با بحران کم آبی مواجهاند که این معضل، مسائل و مشکلات اجماعی، سیاسی، اقتصادی و زیست محیطی عدیدهای را در سرتاسر کشور موجب شده است. باید توجه داشت که کمبود آب و نبود امکان کاشت چمن و عناصر سبز، موجب از بین رفتن کیفیتهای زیباشناسانه شهری نخواهد شد. کما این که در بسیاری از مناطق خشک و کم آب دنیا همچون لاسوگاس، تگزاس و بخش هایی از ایالت کالیفرنیا با استفاده از ظرفیتهای بومی و طبیعی همان مناطق و با مدیریت صحیح، علاوه بر حفظ هویت طبیعی منطقه، زیباییهای شهر خود را نیز به نمایش گذاشتهاند.
لذا این دید شهرداریها و مدیران شهری ایران، نسبت به طبیعت و منظر طبیعی شهرها اشتباه است. مسئولین امر و مدیران باید با شناخت صحیح از دانش منظر و برخورداری از یک نگاه کلنگر، که همه عناصر طبیعت را زیبا میداند و نه فقط چمن و جنگل را، خاک را هم مثل چمن یک عنصر زیبا و ارزشمند بدانند، سعی در پنهان کردن آن نکنند و تلاشهای بیهوده صرف چمنکاری در نقاط مختلف یا جنگلسازی در مناطقی که قابلیتش را ندارند، نکنند.
تمامی این اقدامهای اشتباه به دلیل یک ذهنیت اشتباه است. بنابراین نگاه صحیح جهت به نمایش گذاشتن زیباییهای شهر جهت مواجهه روزانه شهروندان با آنها، لزوما توسل جستن به سبز کردن تمام مناطق و چمنکاری حداکثری تمامی میادین شهری نیست، بلکه میتوان با استفاده از دانش منظر و تغییر نگاه زیباییشناسانه (به ویژه در مدیران شهری و متولیان امر) به سایر عناصر ارزشمند و دیرین منظر طبیعی شهرها، هم منظری هویت مند از آنها به نمایش گذاشت و هم اقدامی در جهت مدیریت صحیح منابع آب در شرایط کنونی انجام داد.