نو بودن و به تبع، ناآشنا بودنِ بسیاری از مفاهیم در رشته معماری منظر در جهان و ایران، فهم، تحقیق، ترجمه، فعالیت و آموزش در حوزه معماری منظر را در معرض چه اشتباهاتی قرار داده است؟ اشتباهاتی که نه در سطح فنون و ناشی از خطایی اپراتوری بلکه خطا در سطح اندیشه، پارادایم و راهبرد رخ می دهد. در این یادداشت به صورت مصداقی بر ترجمه کتاب research in landscape architecture, methods and methodology تمرکز می شود.
این کتاب (کتاب اصلی) ابتدا توسط گروهی از محققان با پیشینه معماری و معماری منظر در پژوهشکده نظر (کتاب اول) و بعد از مدتی توسط دو نفر از محققان با پیشینه باغبانی و مهندسی فضای سبز و معماری منظر در انتشارات دانشگاه تهران ترجمه و منتشر شده است (کتاب دوم).
وقتی کتابی ترجمه می شود، سه دلیل اصلی برای ترجمه برای بار دوم آن می توان فرض کرد:
- مترجمان از ترجمه آن اثر مطلع نباشند.
- اثر شاهکاری است که کشش ترجمه های مختلف را در طی زمان و از زبانهای مختلف دارد.
- ترجمه قبلی دارای اشکالاتی باشد که باید مجدد ترجمه شود.
فرض اول طبق اصل «جهل دلیل نیست» قابل پذیرش نیست. فرض دوم نیز درباره کتاب ذکر شده صادق نیست چون کتابی آموزشی تخصصی متناسب با نیازها امروز آموزشی است. لذا تنها فرض سوم می تواند توجیه داشته باشد. از اینرو بخشی از کتاب دوم مورد بررسی قرار گرفت تا مشخص شود ترجمه دوم را باید گامی به جلو دانست یا یک اتلاف هزینه و منابع. برای این کار بخش مقدمه (28 صفحه از ابتدا تا صفحه «ی») بررسی و تیپ اشتباهاتی به شرح جدول زیر شناسایی شد.
از مجموعه اشتباهاتی که در کتاب دوم وجود دارد برخی به سبب اینکه نشان از اشکالی فراتر دارند، نیازمند تشریح هستند. تحقیق در معماری منظر به اذعان همین کتاب نیازمند کار و تقویت است. از این رو ترجمه منابع آن نیازمند مقدماتی است و لازم است به جای کلی گویی، کلمات با وسواس و احتیاط ترجمه شوند.
در واقع اگر توجه شود که مهم آن مطالبی است که نمی دانیم و مولف حرف نو و ناآشنایی برای ما دارد نه آنچه که می دانیم و دوباره همان را از زبان مولف بخوانیم، رویکرد به ترجمه هم برای خواننده هم برای مترجم از حالت آشنا پنداری، کلی گویی و مداخله، به وفاداری به متن، توجه به بافت متن و تفاوت گذاری دقیق معانی تغییر می کند.
مترجمان در جاهایی که نتوانسته اند به معنا و ترجمه مشخصی برسند یا باب میلشان نبوده، از خود یک معنای کلی نوشته اند که قادر به انتقال منظور مولف نیست. فرض کنید در دستورالعمل تعمیر یک تلویزیون به جای نوشتن اینکه سیم قرمز یا آبی وصل شود، فقط بنویسیم سیم وصل شود! اتفاقی که مثلاً در تفاوت بین آکادمیک و علمی و بین دیسیپلین و رشته رخ داده است.
مولفان در کتاب اصلی تلاش می کنند تاکید کنند که روند تحقیق و استدلال باید دقیق و کامل تشریح شود. مثلاً مهم است که هر جا انتخاب یا حذف انجام می شود دلیل آن گفته شود. ولی مترجمان دلایلی را که مولفان برای استدلال های خود گفته اند، حذف کرده اند. از جمله دلایل مربوط به کم بودن محققان مجرب معماری منظر در صفحه «ل» که مربوط به ضعف روش شناسی حتی بین اساتید این حوزه و نیز تعدد گروه های ارائه کننده معماری منظر جاهای مختلف و در واقع موازی کاری بدون انسجام و فاقد کیفیت های چند دیسیپلینی است.
یا در بخشی دیگر مترجمان «مکانیکی» را «مکانی» ترجمه کرده اند. این اشتباه خطای تایپ نیست بلکه تفاوت در فهم به واسطه علم زدگی است. مترجمان در کل مقدمه و به خصوص صفحه «ک» و «ل» موضوع را ارتباط اجتماعی با علوم طبیعی فرض کرده اند در صورتی که در کتاب اصلی بحث بر سر تولید دانش و رابطه تحقیق و طراحی است. چرا که بنیاد معماری منظر کاری طراحانه است. در این راه دیسیپلین بودن و نه صرفاً رشته بودن پیچیدگی روش شناختی خاص خود را دارد که مترجمان دیدگاه های مولفان در این زمینه را به تمامی بی خاصیت کرده اند.
غریبه بودن مترجمان با سنت ترجمه معماری منظر و روش تحقیق باعث شده design solutions را «طراحی راه حل ها» فرض کنند. در حالی که «راه حل های طراحی» مسئله ای مربوط به یک سرفصل اصلی به نام «رابطه تحقیق و طراحی» در بحث روش تحقیق برای دیسیپلین های طراحی پایه است. این اشتباه در معنا کردن منجر به برتری دادن ضمنی علم به طراحی شده در صورتی که متن اصلی بر قدرت طراحی تاکید دارد و راه های ارتباط آن با تحقیق را می گوید. در واقع بحث سر چگونگی و ماهیت تعمیم پذیری این قدرت عالی یعنی طراحی است. نه اینکه مثلا قبلاً طراحی علمی نبوده و حال با تحقیق باید یا می تواند علمی شود.
در مجموع، این تصور مترجمان که مطالب کتاب آشناست، باعث شده هنگام مواجه با مطالب نو و ناآشنا، آنها دچار دو اشتباه شوند: بی خاصیت و تفسیر به رای کردن متن. بی خاصیت کردن یعنی قدرت و سویه ای را که مولف آن را برجسته کرده و به تفاوتی بین خود و دیگری اشاره می کند را از بین برده و محو می کنند. تفسیر به رای یعنی آنچه را مولف اشاره کرده بی اهمیت، اشتباه یا مخالف خود دانستن و به نفع فهم یا سود خود آگاهانه یا ناآگاهانه تغییر دادن.
در مجموع می توان گفت ترجمه کتاب به این شکل برای بار دوم نه تنها ضرورتی نداشته بلکه فراتر از اتلاف منابع در جهت اشتباه و بی خاصیت کردن جنبه های نو و ناآشنای روش شناختی معماری منظر گام برداشته است.