ما محدودیت های خود ساخته برای خود تعریف می کنیم. میگویند تراکم شهر خیلی بالاست؟ آیا به صورت علمی بررسی شده که ما واقعا شهر پر تراکمی هستیم؟ من میگویم نیستیم.
به گزارش نظرآنلاین، روزنامه صبح ساحل نوشت: قرار گرفتن شهر بندرعباس در بین چهار سدِ دریا، کوهستان، صنایع و مراکز نظامی، این انگاره را بوجود میآورد که گویا توسعه شهری اکنون و بیشتر در آینده نزدیک، دچار مشکل خواهد بود. در گفت و گو با «محمد آتشینبار»، استادیار دانشگاه تهران این موضوع از دیدگاه علمی بررسی شده که توسعه شهری چگونه باید اتفاق بیفتد. این پژوهشگر معتقد است استفاده از فضاهای اشغال شده باید در جهت خدمات شهری اتفاق بیفتد اما تجربه نشان داده است که به تجاریسازی ختم میشود پس همان بهتر که همین وضعیت باقی بماند.
این پژوهشگر معتقد است که رسیدن به پاسخ این پرسش که آیا ضروری است شهر را توسعه دهیم، نیازمند مطالعه جدی است. اگر ما به خاطر احساس عدم مطلوبیتی که به فضاهای کنونی شهر داریم بخواهیم چنین موضوعی را مطرح کنیم علمی نیست.
استاديار معماری منظرشهری با بیان اینکه این فضاها باید به نفع خدمات عمومی شهر مورداستفاده قرار گیرند، اظهار کرد: تجربه نشان داده آزادسازی این فضاها به تجاریسازی ختم میشود که اشتباه است و همان بهتر که همین وضعیت باقی بماند. این پژوهشگر تاکید کرد که ممکن است در شرایط کنونی مقداری متراکمتر شویم که تجربههای جهانی میگویند که میتوانیم متراکمتر باشیم و احساس مطلوبیت از فضا داشته باشیم و این مشکلی نیست.
گفت و گو با «محمد آتشینبار» را در ادامه میخوانید:
شهر بندرعباس از چهار جهت محدود شده است. از جنوب به دریا، از شمال به مناطق کوهستانی، از غرب و شرق نیز به صنایع، واحدهای اقتصادی و مراکز نظامی. از همین رو به نظر میرسد با توجه به افزایش جمعیت توسعه شهری بندرعباس دچار مشکل شود. دیدگاه شما چیست؟
ابتدا باید به این سؤال پاسخ داد بندرعباس به چه میزان توسعه شهری نیاز دارد؟ چرا ازنظر شما به عنوان مطرح کننده سؤال، بندرعباس از محدوده فعلی خود که در حال حاضر با چالشی رو به رو نیست باید خارج شود؟به چه علت ایدهای چنین به ذهن خطور کرده که ما اصولا مرزهای محدوده فعال شهر بندرعباس را بخواهیم گسترش دهیم.
کمبود برخی سرانهها ازجمله سرانه آموزشی، ورزشی، تفریحی در حال حاضر، و شاید مسکونی در آینده {با در نظر گرفتن این مهم که بندرعباس یک شهر مهاجرپذیر است}؛ اینطور برداشت میشود که تراکم شهری بندرعباس نیاز دارد یک سری فضاهای جدید به آن اضافه شود. با توجه به این موارد پیشنهاد شما برای توسعه شهری بندرعباس چیست؟
اینکه شهر به یکسری سرانه و خدمات نیاز دارد و در فضای کنونی دسترسی و تحقق آن ممکن نیست، میتواند دلیلی منطقی باشد. برداشت دوم از سؤال شما این است که یک حس عدم مطلوبیت نسبت به فضاهای شهر وجود دارد. این حس سبب میشود فکر کنیم این توسعه باید انجام شود تا این عدم مطلوبیت، در فضاهای جدید به مطلوبیت تبدیل شود. برای اینکه تصمیم قطعی در این خصوص گرفته شود لازم است مطالعه جدیتری انجام گیرد؛ با این رویکرد که آیا ضروری است شهر را توسعه دهیم؟
اساسا اینکه بیایم محدوده شهر را افزایش دهیم و مسکونی سازی را از شهر اصلی خارج کنیم تا کیفیتی که در ذهنمان است را بسازیم به هیچ عنوان تضمین کننده نیست که آن مطلوبیت اتفاق بیفتد. به این علت که مسائل بسیاری در شهرهای جدید وجود دارد. این اتفاق برای تهران و تعدادی از شهرهای بزرگ رخداده است و با بررسی اجمالی آنها میتوان دریافت که به نتیجهای که بتوان آن را مطلوب خواند، نرسیدهاند. لذا انتظار نداشته باشید که با جابهجایی محیط مسکونی کیفیت مطلوب را به دست آورید.
هر شهر باید برای خود تعریفی از کیفیت مطلوب ارائه دهد
نکته دیگر آنکه هر شهر باید برای خود تعریفی از کیفیت ِ چند نفر مطلوب ارائه دهد؛ کیفیت مطلوب یعنی تراکم در هکتار؟ کسی میتواند بگویید کیفیت مطلوب به چه معناست؟ شهرهای مهم جهان مانند پاریس و بارسلون را با تهران مقایسه کنید؛ با دیدی که مطرح کردید به نظر میرسد تهران یک شهر شلوغ و بیکیفیت باشد؛ شهری پر از ساختمانهای نامطلوب.
منتهی تهران یکی از شهرهای کوتاه دنیا است. تراکم تهران 135 درصد است؛ یعنی تهران دو و یک دهم طبقه است. تراکم پاریس کلا هفت طبقه است. تعداد نفر در هکتاری که در تهران هستند با تعداد نفر در هکتاری که در پاریس هستند یک اختلاف سه برابری دارد. جمعیت به نسبت تراکم جمعیت در پاریس بیشتر است، طبقات هم بیشتر است، تعداد سرانه ماشین هم همینطور، منتهی وقتی شما به پاریس میروید احساس مطلوبیت بیشتری نسبت به تهران دارید چرا؟ آن هم درحالیکه تهران کوتاهتر است، سرانه ماشین آن کمتر است بااین وجود پاریس احساس مطلوبیت دارید اما اینجا ندارید. این به خاطر نحوه مدیریت و برنامهریزی شهر است. بنابراین نباید مطلوبیت را تنها در تراکم شهری/جمعیتی تعریف کرد.
شاید ریشه خیلی از مسائل در نوع مدیریت است
مسئله همینجا است ما محدودیتهای خودساختهای برای خودمان تعریف میکنیم و آنها را معیار قرار میدهیم. میگویند تراکم شهر خیلی بالاست؟ آیا به صورت علمی بررسی شده که ما واقعا شهر پر تراکمی هستیم؟ من میگویم نیستیم.
تاکنون دو نکته را ذکر کردم؛ یک اینکه مشخص نیست با اجرای این ایده کیفیتی که مدنظرمان است را به دست آوردیم. دوم اینکه باید کیفیت مطلوب را تعریف کنیم، اینکه کیفیت مطلوب چیست؟ لازم است موضوعاتی که در رابطه با شهرها مطرح میشود را راستی آزمایی کنیم و راهحلهای علمی و نمونههای جهانی را ببینیم. شاید ریشه خیلی از مسائل در نوع مدیریت آن است. شاید ما یک چیزی را خیلی بد داریم مدیریت میکنیم.
تجربههای جهانی میگوید میتوانیم متراکمتر باشیم
نکته آخر اینکه ممکن است بگویید یک سری فضاها مثل پادگانها و مراکز نظامی در محدوده شهر وجود دارد که باید به فضای خدمات شهری و کیفیت عمومی شهری اختصاص داده شوند، این گزاره درست است؛ مثلا ورزشگاه نداریم و در فضای فعلی همساخت آن ممکن نیست. میشود سالنهای کوچک ساخت که مردم برای ورزشهای روزانه از آن محل استفاده کنند اما یک سری زمینهای بزرگ ورزشی نیز برای شهر ضروری است؛ حال اگر پادگانها یا درشتدانههایی که در محدوده شهر هستند به این موضوعات اختصاص داده شوند، این مطلوب است.
به طورکلی اما تجربه نشان داده {اتفاقی که در تهران رخ داد} این محلها به تراکم تجاری تبدیل میشوند. این بدان معناست که منافع شهر برای خدمات تجاری مصرف شده؛ منفعتی که شهر میتواند از آن استفاده کند برای خدمات تجاری صرف شده که اگر قرار است این فضاها به فضای تجاری تبدیل شود همان بهتر که دست آن پادگان بماند. در بحث استفاده برای مسکونی سازی نیز باید این مهم موردبررسی قرار گیرد در صورت تأمین نیاز در محدوده شهر بهتر است مسکونی سازی در این محدوده انجام شود. لزومی ندارد شهرها را ادامه و گسترش دهیم. بهتر است فعالیت زندگی در محدوده اصلی شهر باقی بماند چرا که ارتباطهای اصلی و خدمات در آنجا قرار دارد.
فضاها باید به نفع خدمات عمومی شهر مورد استفاده قرار گیرند ممکن است مقداری متراکمتر شویم که تجربههای جهانی میگویند که میتوانیم متراکمتر باشیم و احساس مطلوبیت از فضا داشته باشیم.
علت احساس عدم مطلوبیت در فضای شهری چیست؟
الآن دیگر مدیریت شهرها به دنبال این هستند که با ایجاد کیفیت برای شهروندان، مطلوبیت را فراهم کنند. بندرعباس یک شهر تاریخی است و مزیت نسبی آن ارتباط با دریا است اما ندیدیم که از این مزیت نسبی استفاده شده باشد. بین دریا و زندگی جاری مردم که از زمان قدیم ارتباط وجود داشته است، دیگر این ارتباط نیست؛ بنابراین ما اولین مزیت نسبی شهر بندرعباس که ارتباط با دریا باشد را از دست دادیم. این ارتباط نه اینکه الآن وجود ندارد وجود دارد اما ارتباط تأثیرگذاری نیست. در حوزه منظر شهری یکی از منابعی که میتواند کیفیت زندگی شهروندان در بندرعباس را تأمین کند دریا است که این ارتباط قطع شده است.