اشتباه شناختی در درک مفهوم دانشجو محور بودن و افت کیفیت آموزش معماری در دانشگاه ها
آیا دانشجو محوری به معنای دانشجو سالاری و بذل و بخشش نمره است؟
دانشجو سالاری و افت کیفیت آوزش معماری در دانشگاه
دانشجویان به شیوه های مختلفی مطالب درسی را یاد می گیرند. روش های آموزش و تدریس نیز متنوع است. یادگیری دانشجویان در کلاس، در کنار عوامل دیگر، به تطابق بین سبک یادگیری ترجیحی دانشجویان و سبک آموزش استاد بستگی دارد.
در روش سنتی آموزش دانشگاهی بیشتر وقت کلاس به سخنرانی استاد و نگاه کردن و گوش دادن دانشجویان میگذرد. دانشجویان به تنهایی تکالیف را انجام میدهند و کارگروهی تشویق نمی شود. در مقابل، در روش های دانشجو محور تمرکز فعالیت ها از آموزشگر به فراگیر منتقل میشود؛ به بیان دیگر، در این روش ها مسئولیت ساماندهی آنچه باید فراگرفته شود به خود دانشجو واگذار می شود.
- مهم ترین این روش ها عبارتند از: یادگیری فعال، که در آن دانشجویان به طور مؤثر درگیر آنچه می آموزند می شوند، به سؤالات پاسخ می دهند، خود سؤالاتی را طرح می کنند، وارد بحث می شوند و مطالب را توضیح می دهند.
در یادگیری مشارکتی دانشجویان به صورت گروهی، تحت شرایطی که هم کار گروهی مؤثر و هم مسئولیت فردی ایشان اقناع شود، تکالیف یا پروژهها را انجام می دهند. در یادگیری مسئله محور ابتدا مسئله ای طرح می شود و سپس، دانش و مهارت های لازم برای حل آن مسئله به تدریج در اختیار دانشجو قرار می گیرد.
روش های دانشجو محور نسبت به روش سنتی استاد محور برتری بارزی دارند که در مواردی چون یادگیری سریعتر و با ماندگاری بیشتر، درک عمیقتر مواد درسی، بهکارگیری تفکر نقادانه یا مهارت های مشکل گشایی خلاقانه و ایجاد نگرش مثبت به آنچه تدریس میشود، قابل مشاهده است (معماریان،1390).
اما گویی برای برخی دانشجویان و دست اندرکاران آموزش، موضوع به شکل دیگری برداشت شده است. آنها با استناد بر کلمه دانشجو محور، گمان می کنند که دانشجو محوری به معنای دانشجو سالاری است و گویی دانشگاه به مثابه یک بنگاه اقتصادی باید مشتری مدار بوده و مشتری ها را به هر ترتیبی راضی نگه دارد!!
نتیجه این اشتباه شناختی، افت کیفیت آموزش، کم سوادی دانش آموختگان، پایین آمدن شان استادی است!!! در صورتی که در علوم محیطی و رشته هایی نظیر معماری، بهترین کیفیت آموزش زمانی حاصل می شود که در کلاس هایی نظیر کارگاه یا طرح دانشجو به درک عمیق از مطالب نایل بیاید و به عبارتی مطالب را با گوشت و پوست خود حس کند.
این مهم زمانی محقق می شود که کلاس از حالت «متکلم وحده بودن استاد» خارج شود و دانشجو در فرآیند آموزش سهیم شود و چه بسا هر دانشجو تدریس قسمتی از مباحث را بر عهده بگیرد در این صورت است که دانشجو محوری محقق شده است؛ نه اینکه به بهانه هایی نظیر گران بودن شهریه و توان مالی کم دانشجویان، گرانی وسایل طراحی و ساخت ماکت و … با تکیه بر لفظ دانشجومحوری، کیفیت آموزش بسیار پایین بیاید.
همانطور که گفته شد، دانشجو محوری به معنای درست آن باعث بالا رفتن کیفیت یادگیری در رشته معماری می شود و مطالبی که بدین روش آموخته می شود به اصطلاح ملکه ذهن دانشجو می شود.
ضروری است که پرداخت شهریه و هزینه آموزش دلیلی بر فارغ التحصیلی و پشت سر گذاشتن واحدهای درسی بی هیچ یادگیری ای نباشد. علاوه بر این شاهد توسعه دانشگاهها از لحاظ کمی هستیم، باید کیفیت آموزش و پژوهش در این دانشگاه ها به مرتبه قابل قبولی باشد.
به طور کلی در بُعد آموزش دانشگاهی نیز سامانه های متعددی از جمله دانشگاه های دولتی وابسته به وزرات علوم (به اصطلاح دانشگاه سراسری) پردیس های وابسته، دانشگاه فرهنگیان، دانشگاه های آزاد اسلامی، پیام نور، فراگیر و غیر انتفاعی، مشغول آموزش معماری در سطوح مختلف هستند، ضرورت دارد که همه این نهادها جهت بالا بردن کیفیت سواد و آموزش در رشته معماری رسالت خود را به انجام رسانند؛
و صرفا به امید جذب دانشجوی بیشتر سیاست «کسب رضایت دانشجو به هر بهایی» را در راس سیاست های خود قرار ندهند!
منبع
- معماریان، حسین ،1390، روش های نوین دانشجو محور در آموزش مهندسی، فصلنامه آموزش مهندسی ایران، دوره 13، شماره 52.