تا به امروز سه طرح جامع برای شهر تهران در سالهای ۱۳۴۷، ۱۳۶۹ و ۱۳۸۶ تدوین شده است. با وجود اینکه درهها به عنوان یکی از عناصر مهم ساختار اکولوژیکی شهرها نقش بهسزایی در ایجاد رابطۀ متعادل بین فضای شهر با طبیعت ایفا میکنند، در طرحهای جامع شهر تهران به عنوان جزئی مهم از ساختار شهر دیده نشدهاند. در طرح جامع سالهای ۱۳۴۷ و ۱۳۶۹ درهها بیشتر به عنوان ابزاری برای کنترل سیلابها تلقی شدهاند، اما در طرح ۱۳۸۶، میتوان مشاهده کرد که نگاه به درهها تغییر کرده و برای آن علاوه بر کنترل سیلاب، کارکرد ایجاد فضاهای تفریحی نیز تعریف شده است. طرح جامع ۱۳۸۶ در بخش راهبردهای توسعۀ شهر به درهها اشاره کرده و در برنامههای موضعی و موضوعی و برنامۀ ساماندهی به روددرهها توجه شده است. در این طرح برنامۀ ساماندهی این درهها در دو بخش «برنامۀ ساماندهی محورها و مراکز شهری» و «برنامۀ ساماندهی پهنههای تفرج و گردشگری» تنظیم شده است که در بخش اول ددرههای دربند، درکه، دارآباد و فرحزاد قرار گرفته و دومین بخش تنها روددرۀ کن را شامل میشود. یکی از ایرادات اصلی این طرح ساماندهی نیز این است که یکی از اصول مهم در ساماندهی درهها که همانا توجه به نظام حرکتی پیاده است، در این طرحها به کلی فراموش شده است.
عملیات ساماندهی روددرههای تهران از سال ۸۵ با بهسازی روددرۀ دارآباد آغاز شد. پس از بهسازی درههای مقصودبیک و ولنجک، روددرۀ فرحزاد در اولویت قرار گرفت. بر روی این دره، «بوستان نهجالبلاغه» احداث شد. اهداف این طرح چنین بیان شدهاند: «توسعۀ پایدار و حفاظت از ارزشهای محیط طبیعی، گسترش فضاهای عمومی و امکانات تفریحی، ارتقای کیفیت حسی و بصری و افزایش ایمنی و سلامت». هرچند اقدامات انجامشده در روددرۀ فرحزاد از ظرفیت آن جهت ایجاد یک پارک بهره برده، ولی عدم توجه و حساسیت مدیریت و طراح به نقش بستر طبیعی و درهای فرحزاد و ظرفیتهایی که این بستر طبیعی مهیا میکند، باعث شده دره به عنوان پارک شهری در نظر گرفته شود و از تمام ظرفیتهای این دره استفادۀ لازم نشود. از ایرادات این طرح میتوان به عدم توجه به اهمیت وجود آب نام برد. آب به صورت عنصری محبوس در کانالی بزرگ جریان دارد و امکان هیچگونه ارتباطی میان افراد و آب فراهم نیست و این در حالی است که یکی از نقاط قوت درهها حرکت طبیعی آب است که میتواند به صورتی شایسته در طراحی و ساماندهی آنها مورد استفاده قرار گیرد. یکی دیگر از ایرادات، عدم توجه به ایجاد شبکۀ ارتباطی پیاده در ساماندهی آن است به طوری که دسترسی به پارک بازی برای افراد پیاده به سختی ممکن است و ورود به پارک براساس ورود سواره طراحی شده است.
امروزه اما رویکردهایی که نسبت به درهها وجود دارد، میتواند از دو جنبه، به بهترین وجه از آنها استفاده کند. اولین جنبه ایجاد «سبزراه» است که به معنای فضایی خطی با اهداف چندگانۀ بومشناختی، تفریحی، فرهنگی و زیباشناختی تعریف میشود و میتواند به صورت پارکهای خطی در کنار رودخانه و مسیرهای دوچرخهسواری ایجاد شود. دومین جنبه نیز ایجاد «محور انسانی و پیاده» است. براساس رویکرد انسانی، درهها باید مکانی آرام، انطباقپذیر با محیط اطراف و ایمن باشند به طوری که مفرح و باطراوتبودن محیط امکان پرسهزدن در اطراف آن را ممکن سازد و شهروندان با حضور در محیط روددره احساس آرامش کنند. شاید بتوان گفت که مهمترین هدف در بهرهبرداری از درهها نیز ایجاد محوری انسانی است که امکان حضور عابرین پیاده در این فضاها را به وجود آورد و یکی از عوامل سرزندگی روددرهها شود. نقش درهها در ساختار طبیعی، فرهنگی و مصنوع شهر تهران و بهرهگیری از ظرفیتها و محدودیتهای آنها بعضاً در ساخت و توسعۀ شهر نگاهی چندوجهی به نقش درهها را میطلبد و شایسته است به درهها به عنوان جزئی مهم از ساختارهای طبیعی شهر به طور مجزا در طرح جامع اشاره و رویکرد مناسبی برای ساماندهی درهها اتخاذ شود.
مقالۀ مرجع: مجلۀ منظر