در نوسازی بافت فرسوده اگر مسئلۀ اولویتدار، نجاتبخشی در برابر زلزله باشد، این سؤال مطرح است که چرا تنها سیاست «تخریب و نوسازی» از سوی دولت و مدیران شهری مورد حمایت قرار گرفته؛ در حالی که سیاست «مقاومسازی» به عنوان سیاست موازی «تخریب و نوسازی» به ظاهر مغفول مانده است.
مقاومسازی سیاستی است که به واسطۀ آن میتوان بخش قابل توجهی از بافت فرسوده را در برابر زلزله ایمن ساخت. این سیاست بدون بالارفتن جمعیت و افزایش تراکم در بافت و با صرف هزینۀ کمتر از سوی مالکان، بخشی از مسئلۀ ایمنی در برابر زلزله را پاسخگوست. ولی حمایتنشدن این سیاست شاید در پی این پاسخ باشد که: مقاومسازی سیاستی است که فرصت سرمایهگذاری را با سیستم پیمانکاری به همراه نداشته و همچنین تعهد حمایتی برای دولت ایجاد میکند، از این رو مورد قبول سیاستگذاران نخواهد بود.
همچنین جدای از ایمنسازی بنا که بیشتر بر عهدۀ مالک و سرمایهگذار است، ایمنی بافت در برابر زلزله که بر عهدۀ دولت بوده و برای او تعهدآور است نیز جایی در تصمیمات اجرایی نوسازی ندارد. سیاستی که نیازمند اختصاص بیشتر بودجۀ شهرداری به بخش نوسازی و متعهدشدن دولت در حمایت از بافت فرسوده خواهد شد.