گذر فرهنگی رودکی یا پهنۀ رودکی عنوان پروژهای است که با هدف آشنایی بیشتر شهروندان با فرهنگ و هنر طرحریزی شدهاست. این طرح در پی آن است که در فضایی به مساحت 35 کیلومتر مربع با ایجاد گذرهای کتاب، صنایع دستی، موسیقی و نمایش، فضایی برای تعامل توسعة فعالیت هنرمندان و شهروندان ارائه دهد. با این حال بررسی طرح نشان از ابهام موضع این پهنة فرهنگی نسبت به بوستان ایرانشهر یا پارک هنرمندان به عنوان یکی از نمونههای مشابه موفق -در مقیاسی کوچکتر- دارد. اما چرا پهنۀ رودکی باید موضع روشنی نسبت به پارک هنرمندان داشته باشد؟
پارک هنرمندان، بوستانی در مقیاس یک پارک محله است که با کاربریهای فرهنگی توانسته از مقیاس محلی فراتر رفته و به عنوان مجموعهای شهری عمل کند. اگرچه این مجموعه در مقیاس فیزیکی و عملکردی متفاوتی نسبت به پهنۀ رودکی عمل مینماید ولی توانستهاست چرخة اقتصاد هنری موفقی تعریف نماید که با گذر چند دهه همچنان یکی از انتخابهای محبوب هنر دوستان باشد. این درحالی است که این مجموعه در فاصلهای کمتر از دو کیلومتر از پهنۀ رودکی قرار گرفته است و عدم برنامهریزی صحیح و جزء نگری نسبت به هر یک از این مجموعهها میتواند حداقل برای یکی از این دو فاجعهبار باشد. در یک سناریو پهنۀ رودکی به چنان موفقیتی میرسد که در طی رقابتی طبیعی، هنردوستان همگی به سوی این مجموعه کوچ میکنند و این موضوع به مرگ تلخ مجموعه ایرانشهر خواهد انجامد. در سناریویی دیگر پارک هنرمندان در میل به بقاء به تقابل با پهنة رودکی برخواهد خواست که این میتواند به تضعیف پهنة رودکی منجر شود. حال آنکه چه تدبیری باید اندیشید که سناریوی سومی در کار باشد که به حیات و بالندگی هر دوی این مجموعهها منجر شود، تنها با نگرشی همهجانبه -کلنگر!- و مآلاندیشانه ممکن است.