«شرقیها از هر نوع تفریح چشمنواز لذت میبرند. چنانکه برای ایرانیان هیچ تفریحی لذتبخشتر از آتشبازی نیست. هیچ حادثهای شاد بحساب نمیآید مگر آنکه با آتشبازی توأم باشد. در همه اعیاد و جشنها از جمه سه عید بزرگ ملی – نوروز، تولد و یا جلوس شاه بر تخت سلطنت، و همچنین اعیاد مذهبی و جشنهای خانوادگی – آتشبازی تفریحی الزامی است. درحقیقت حتی خانوادههای فقیر هم از خرید چند ترقه به چند شاهی عاجز نیستند. بیش از آنچه اسبدوانی انگلیسیها را به هیجان میآورد و رقابت قایقسواران ونیزیها و گاوبازی اسپانیاییها را سرگرم میکند، آتشبازی مورد علاقه تهرانیهاست. شاه نیز از این تفریح غافل نیست و در هر گونه تشریفاتی که جنبة عمومی داشته باشد سازندگان وسایل آتشبازی، بیشتر برای خوشامد شخص او تا راضیکردن مردم، به فعالیت میپردازند.
تاکنون بیشتر آتشبازیها در خیابان اصلی منتهی به کاخ شاه اجرا گردیده است. در این خیابان است که آتشزدن انواع ترقه، فشفشه، کوزه و ستاره و غیره مردم را به تحسین وامیدارد… همه مردم از مرد وزن و توانگر و بینوا و جوان و پیر در این تفریح شرکت میکنند. مردم عادی در قسمتی از دو خیابان گردمیآیند که معبر حیوانات بارکش است و شخصیتها و اروپاییها در خیابان وسط جای میگیرند که اختصاص به عبور پیادگان و اسبسواران و کالسکهها دارد. موزیک نظامی و ارکستر ملی با صدای فشفشهها و ترقهها و فریادهای شادی مردم هماهنگی میکنند»
از کتاب «مردم و دیدنیهای ایران، سفرنامه مادام کارلا سرنا» که در سال سیام سلطنت ناصرالدین شاه قاجار به ایران سفر کرده است.