پدیده باغ ویلا
پدیده باغ ویلا با منظر روستایی چه می کند؟ موج تغییر کاربری اراضی کشاورزی به باغ ویلا در روستاهای خوش آب و هوای اطراف شهرهای بزرگ در سالیان اخیر سرعت گرفته است. آلودگی هوای شهرها و وجود دسترسی مناسب به روستاهای اطراف از دلایل اقبال طبقه بالای متوسط شهری به ساخت باغ ویلا است. از سوی دیگر فقدان امکانات و در نتیجه عدم تمایل نسل جدید برای ماندن در روستا و کسب درآمد ناشی از فروش اراضی کشاورزی در وضعیت خشکسالی سنوات اخیر از جمله دلایلی است که روستاییان را به سمت فروش زمین به افراد غیر بومی سوق می دهد.
به طور سنتی در منظر روستایی، باغ در جایی ساخته می شود که آب کافی برای آبیاری در دسترس است و خانه در زمینی که امکان کشاورزی بر روی آن فراهم است بنا نمی شود. پدیده باغ ویلا سازی از سه جهت منظر روستایی را دگرگون می کند. اول منتفی کردن علت وجودی روستا از طریق سکونت در زمین کشاورزی؛ از آنجا که یکی از پایه های تشکیل روستا به مثابه یک مجموعه زیستی، تامین معیشت ساکنان آن است، ساخت و ساز بر روی زمین کشاورزی به معنای ختم کشاورزی و دگرگونی منظر است.
وجه دوم که جنبه زیست محیطی آن پررنگ تر است به ظرفیت آبی زمین مربوط می شود. کاشت درخت به صورت باغ در مجاورت ویلا و احتمالا ساخت استخر در زمینی که ظرفیت آبی آن در طول تاریخ اجازه باغسازی در آن را نمی داده، صاحبش را به سمت حفر چاه هدایت می کند.
این وضعیت حتی در مناطقی که اصطلاحا پر آب خوانده می شوند نیز مسئله ساز است. امروزه استفاده بی رویه از منابع آبی به خصوص حفر چاه، افت 30 تا 50 درصدی سفره های آب زیرزمینی برخی از استان های کشور را موجب شده است.
جهت سوم را می توان از زبان سهراب سپهری توضیح داد. او از مردمی می گوید که «به یک چینه چنان مینگرند که به یک شعله، به یک خواب لطیف». اما مردمان جدید دیگر اینگونه نمی نگرند. مراد سپهری از چینه دیوار صلب و بی روحی نیست که احتمالا از مصالح صنعتی غیر بومی ساخته می شود چنانکه در شهر برای بیان حد قاطع مالکیت یا تامین امنیت به دور خود می کشند. این واژه برای یک روستایی بار ارزشی مثبتی را حمل می کند.
جایگزین شدن دیوارهای بلند باغ ویلاها به جای چینه یا در مقیاس بزرگتر، حصارهای جسیم شهرک های ویلایی که خود را از هر آنچه غیر خود منفک می سازند نشان از خالی شدن منظر روستایی از محتوای ارزشمند منظرین اش دارد. (تصویر 1)