زمانی که شهرهای بزرگ با سرعت رو به توسعه و افزایش وسعت پیش می روند، نقاط حاشیه ای بدون توجه به ساختار کلی فضایی شهر خود را به هسته های اولیه متصل می کنند. اگر این اتصال با نگاهی کل نگر و جامع به کل استخوان بندی شهر نباشد آن را تبدیل به جزیره های جدا از همی می کند که صرفا به هم متصل شده اند و دیگر نمی توان آن را یک کل واحد دید. خلا وجود طرح جامع در شهر اهواز برای سال های طولانی سازمان فضایی این شهر را دچار آشفتگی کرده است.
طرح جامع شهر اهواز برای نخستین بار در سال ۱۳۴۷ و برای دومین بار در سال ۱۳۶۸ به تصویب رسید. در سال ۱۳۸۸ بازنگری طرح جامع شهر اهواز پیشنهاد و آغاز شد که جزئیات طرح فوق در اسفندماه سال ۹۵ در شورای عالی برنامه ریزی استان تصویب شد. به عبارتی برای سال های طولانی شهر بدون بازنگری در طرح جامع رشد کرده است. سال هایی که اتفاقا بیشترین توسعه کالبدی شهر پس از جنگ تحمیلی در آن دیده شده است. بررسی روند افزایش جمعیت و وسعت شهر اهواز در طول زمان نشان می دهد با وجود اینکه جمعیت از سال 1355 تا 1385، 2/8 برابر شده ولی وسعت شهر 7/357 برابر شده که نشان از توسعه فیزیکی بی رویه این شهر دارد. از دلایل این گسترش فیزیکی هموار بودن زمین و واگذاری زمین های پیرامون شهر به صورت دولتی در دهه های 60 و 70 جهت احداث واحدهای مسکونی به تعاونی های مسکن بوده است که به توسعه افقی شهر را دامن زده است.
ساختار فضایی شهر اهواز به طور کلی متاثر از عبور رودخانه کارون از میان شهر است. بدین ترتیب شهر در راستای شمالی – جنوبی و در امتداد رودخانه ادامه یافته و ارتباط دو طرف رودخانه با پل های متعدد میسر شده است. محلات نیز به صورت پراکنده در اطراف این راستای شمالی- جنوبی استقرار یافته اند. آن چه مشخص است عدم بهره گیری از استخوان بندی اصلی شهر در توسعه است. محورهای شرقی – غربی که ارتباط دو طرف رودخانه را با هم برقرار کرده اند، صرفا نقش متصل کننده دارند و در ایجاد همپیوندی میان بخش شرقی و غربی رودخانه ناکارآمد هستند. دلیل این موضوع این است که کریدورهای شرقی و غربی از هر دو سمت، پیشروی اندکی دارند (تصویر1). در واقع این عناصر که می بایست منسجم کننده سازمان فضایی شهر باشند، از عمق زیادی برخوردار نیستند و از این رو میزان همپیوندی آن ها نیز به طرز قابل ملاحظه ای کاهش یافته است.
یکی دیگر از مشکلات شهر اهواز وسعت بسیار زیاد آن است. وسعت شهر اهواز بالغ بر 220 کیلومتر مربع است که حدود 140هکتار آن محدوده پر و مابقی خالی محسوب می شود. وجود این فضاهای خالی انسجام شهر را بر هم زده است. رشد صنایع در شهر اهواز و حواشی شهر همچون صنایع فولاد، صنعت نفت و ارتش و ساخت مجتمع های مسکونی و اداری توسط واحدهای یاد شده خود که مساحت زیادی از شهر را به خود اختصاص داده اند نیز در طی زمان به نابسامانی و گسستگی کالبد فیزیکی شهر انجامیده است. (تصویر 2) همچنین وجود محلات حاشیه ای زیاد در محدوده شهر علاوه بر مشکلاتی نظیر خدمات رسانی و ارتباطات، به گسستگی در فضاهای شهری انجامیده و ساختار کلی و جامعی در شهر به چشم نمی خورد. (تصویر 3) در واقع اصل کلیت در سازمان فضایی شهر حاکم نیست.
سند 5 ساله توسعه شهر اهواز، ایجاد انسجام شهری را با راهکارهایی نظیر تبدیل زمین های بکر به فضای سبز و توجه به لبه های شهری از جمله لبه رودخانه و خط راه آهن میسر می داند. حال آن که باید توجه داشت انسجام شهری زمانی ایجاد می شود که معابر اصلی محلات، بتوانند با همپیوندی بالا خود را به بدنه اصلی شهر متصل کنند و عمق نفوذ به محلات افزایش یابد، در حالی که هم اکنون مناطق حاشیه ای بدون اتصال به بدنه اصلی شهر رها شده اند و مناطق مرکزی شهر نیز عموما توسط اراضی صنعتی از هم فاصله گرفته اند. چنین سازماندهی فضایی موجب شده است تا محلات به سوی ایزوله شدن بیشتر سوق پیدا کرده و شهر به تکه هایی وصله نخورده به هم تبدیل گردد.