با شیوع و همه گیری جهانی کرونا در ماههای اخیر، همه کشورهای جهان کم و بیش با چالشهای اقتصادی ناشی از قرنطینه و تعطیلی کسب و کارها روبرو شدهاند .
شیوع گسترده این ویروس، بسیاری از دولتهای مرکزی و محلی در سراسر جهان را به سوی تعطیلی و اعمال محدودیتهای سخت در تشکیل تجمعات شهری، استفاده از مراکز خدماتی، فرهنگی و تفریحیِ عمومی سوق دادهاست. اما لزوم ادامه فعالیت مراکز حساس حکومتی، نظامی، تاسیساتی و بویژه درمانی بسیاری از دولتها را در مورد تعطیلی و چگونگی ادامه کار سیستمهای حملونقل عمومی(شامل مترو، اتوبوس شهری و بین شهری، قطار، تراموا، تاکسی و…) با سردرگمی مواجه کردهاست. تعطیلی(و یا کاهش سطح) فعالیتهای اقتصادی و خدمات عمومی از جمله حمل و نقل مدافعان و مخالفانی(به ویژه در کشورهایی با اقتصاد نئولیبرالیستی) دارد.
موضوع سطح خدمات شهری و حمل ونقل عمومی، در کشور ما و بهویژه درکلانشهرها نیز به مسئلهای حساس و نگرانکننده برای مدیریت شهری و کلان تبدیل شدهاست. نقطه عطف این مسئله در مصاحبه شهرداران اصفهان، شیراز، مشهد و معاون وزیر کشور در سیمای جمهوری اسلامی ایران و بحث پیرامون اقدامات شهرداریها در مقابله با گسترش این ویروس، نحوه کار بخشهای مختلف شهری و کار سیستم حملونقل عمومی بود که حیدر اسکندرپور-شهردار شیراز- ضمن مخالفت با بازگشایی سیستم حملونقل عمومی و لزوم تعطیلی عمومی کشور با حمایت اقتصادی دولت مرکزی، اظهارداشت:” کاهش تقاضای سفر با اتوبوس و مترو مستلزم سیاست گذاری عمومی کشور در حمایت از اقشار آسیب پذیر و کم درآمد همچون کارگران است که این موضوع در حیطه وظایف مجموعه مدیریت شهری نیست. با توجه به اینکه شیراز در مراحل صعودی منحنی ابتلا ویروس کرونا قرار دارد، هر تصمیمی مبنی بر بازگشایی حمل و نقل عمومی به سلامت شهروندان آسیب جدی وارد میکند و در این شرایط موافق راه اندازی مجدد ناوگان حمل و نقل عمومی درون شهری نیستم.“
سوالی که درپی این نظرات و نگرانیهای به جا در مورد تبدیل ساختار حملونقل عمومی به بستر شیوع این ویروس پدید میآید، این است که برخورد صحیح مدیریت حملونقل عمومی در بحران کرونا چگونه باید باشد؟آیا مسئله تا آنجا جدی است که به محدودیتهایی در این سطح بیانجامد یا بنابر ادعای ریاست جمهوری ایالات متحده برای ادامه حیات اقتصاد سرمایه داری باید فعالیت های اقتصادی و خدمات عمومی به طور کامل ازسرگرفته شود؟
بررسی اقدامات کشورها و شهرهای مختلف در این حوزه، نشان میدهد که علیرغم ایجادمحدودیتها، انجام اقدامات پیشگیرانه و ضدعفونی وسائط نقلیه و محیط، کاهش حجم سفرهای حملونقل عمومی و کاهش مراجعه عمومی، برخورد یکسانی پیرامونی ادامه یا تعطیلی کامل این خدمات درهمه نمونهها وجود ندارد.
در برلین دولت فدرال ضمن کاهش سرویسهای حملونقل عمومی مترو و اتوبوس، همه مسافران را ملزم به استفاده از ماسک در حین سوار شدن کردهاست.
در ایتالیا با کاهش 86 درصدی مسافران سیستم حمل و مقل عمومی میلان و لمباردی، ظرفیت این سیسمت کاهش پیاده کرده و بعضی از خطوط تعطیل شدهاند. تا جایی که دولت مرکزی با برقراری قرنطینه عمومی، تنها به دلایل ضروری و حیاتی اجازه استفاده از این سیستمها به مردم را میدهد.
مترو لندن ضمن ارسل ایمیل با محتوای اطلاع رسانی تعطیلی تمام خطوط به جز خطوط حساس برای مشاغل درمانی، ضروری و زمانهای خاص کارکنان خودرا تا20% کاهش داد و به مردم توصیه کرد در خانه بمانید.
در ایالات متحده آمریکا، علی رغم موضع رییس جمهور و دعوت از طرفداران خود برای شکستن قرنطینه و استفاده از سلاح برای این موضوع، دپارتمان حمل و نقل عمومی ضمن ارائه دستورالعملهای فاصلهگذاری اجتماعی، بهداشتی و خدمات رسانی به بخشهای درمانی و حاکمیتی عملاً تصمیمگیری در مورد نحوه فعالیت حمل و نقل عمومی را به دولتهای محلی و شهرداریها واگذار کردهاست. موسسه حملونقل ایالات متحده از ضرر 36میلیارد دلاری حمل و نقل عمومی درپی این بحران سخن گفتهاست و افزوده است که 36% حملونقل کارکنان بخشهای ضروری جامعه از طریق این سیستم انجام میپذیرد. سَم شواترز-مدیر پیشین حمل و نقل عمومی نیویورک-میگوید علیرغم کاهش فعالیت سیستمهای حملنقل عمومی ایالات متحده به 10% ظرفیت، همچنان به دلیل وابستگی بخش از مشاغل حساس به این سیستم، امکان تعطیلی آنها وجود دارد.
نیویورک با بیشترین آمار ابتلای شهری به این ویروس با یکی از گستردهترین و شلوغ ترین سیستمهای مترو در جهان، همچنان با اجرای پروتکلهای بهداشتی و امید به حمایت مالی دولت مرکزی از این زیرساختها، به کار ادامه میدهد.
در سیاتل، الزام به سوار شدن از در عقب و حفظ حداقل ظرفیت برای سلامت رانندگان و مسافران اتوبوسها اجرا شدهاست
لس آنجلس و شیکاگو همه سرویسهای حملونقل عمومی را ملزم به ضدعفونی روزانه و همکاری با نهادهای بهداشتی کردهاند.
در سان فرانسیسکو سیستم متروی شلوغ این شهر با افت90% مسافران عملاً به تعطیلی کشیدهشده است و به جز17 خط اتوبوس-با مقاصد درمانی و حساس- سیستم اتوبوس رانی نیز نیمه تعطیل است.
در هیوستون ضمن لغو پرداخت کرایه، ایجاد شبکه فاصلهگذاری در اتوبوس و مترو اجرا شدهاست.
در بوستون با اضافه کردن 5 قطار برای خدمت رسانی بهتر به کادر درمانی، سایر بخشهای حملونقل با حداقل ظرفیت مشغول فعالیت هستند.
در پیتزبورگ نیز با کاهش خدمات، حجم کارمندان فعال دراین بخش را به شکل قابل توجهی کاهش دادهاند.
اثرات کوتاه مدت این موضوع در ایالات متحده بنا به گفته شوارتز ضرر 2میلیارد دلاری به سیستم حمل و نقل عمومی است که دولت مرکزی وعده تامین و حمایت از آنرا دادهاست.
در بلند مدت اما شوارتز ضمن یادآوری اینکه پس از حمله 11 سپتامبر 5سال طول کشید تا متروی نیویورک با ظرفیت قبلی خود کار کند، بازگشت اعتماد عمومی به بی خطر بودن حمل و نقل عمومی را امری زمانبر و سخت میداند.
گزارش شهردار لندن مبنی بر تابآوری مالی یکماهه سیستم حمل و نقل عمومی لندن در اوایل اردیبهشت ماه و اصرار رییس جمهور آمریکا و طرفداران او به ازسرگیری تمام و کمال فعالیت های اقتصادی و خدمات شهری نشان میدهد که به رغم فشارهای اقتصادی وارد بر دولتها و کلانشهرها، رویکردها سرمایهدارانه در مدیریت شهری در این بحران پاسخگو نمیباشد و حل آن به حمایت جدی دولتهای مرکزی از اقتصاد و حمل و نقل شهری بستگی دارد. شاید این بحران، فرصتی برای دولت های سرمایهدار و اقتصادهای نئولیبرال است که برای مدتی از منفعت طلبی صرف دست بردارند.
بررسی تجربههای کشورهایی – به خصوص با نظام فدرالیته – با سابقه سالها ارائه خدمات شهری و سیستم های حملونقل بسیار قدیمی در این بحران، نشان میدهد که سیاست مدیریت شهری کلانشهرها در پرهیز از ادامه فعالیت پرخطر نظام حملونقل عمومی و عدم کمک به افزایش ابتلا عمومی صحیح باشد و در شرایط اجتناب دولت مرکزی و تصمیمگیران کلان از اتخاذ تصمیمی یکپارچه و قاطع پیرامون محدودیتهای سیستم حمل و نقل عمومی، بنا به شرایط محلی، مدیریت شهری و شهرداری میتوانند نسبت به کاهش ظرفیت، بار و حتی تعطیلی این سیستم تصمیم گیری نمایند.
منابع: