سوال: شما به عنوان سیاستگذار و برنامهریز، وضع موجود مجسمههای شهری در ایران را نتیجه بهره مندی از چه عامل/ عواملی میدانید؟ (رای و سلیقه کارفرما، اعتبار هنرمند و ایده طراحی، نظرات کارشناسی، اقتضائات و ویژگیهای زمینهای، مطالبات و مشارکت شهروندان و …)
جواب : سلام خوب من بیشتر در قالب یک هنرمند و محقق هنر شهری در خدمت هستم. سوال شما را می توان از دو منظر نگاه کرد. اول از زاویه مجسمه هایی که در شهر وجود دارند و دوم از زاویه اثاری که متناسب هنر شهری شناخته می شوند.
در شکل اول به علل خلا قوانین فرهنگی، هنری و شهری که در نظام زیباسازی شهری وجود دارد، تا کنون نتوانسته ایم ضوابط مدونی خلق کنیم که بتواند مفاهیم متناسب قابلیت های مفهومی،ساختاری و تعاملی ایجاد کند که وجوه تاریخی، اجتماعی، فرهنگی و روانشناسی مخاطبین را در نظر بگیرد.
در خصوص نگاه دوم، متاسفانه تنوع فصلی مدیریت که عموما در امور هنری زمینه ای ندارند از یکسو و وجود نهادهای تصمیم گیرنده موازی و متقابل برای شهر از سوی دیگر به عنوان معضلی هستند که تداخل در کار تخصصی و حرفه ایی ایجاد می کنند. همین مدیریت جناحی و مدت دار و نبود سابقه حرفه ایی باعث شده که افرادی به لحاظ اداری مسئول می شوند که نیازهای گزارشی و مناسبتی یک جناح یا تفکر یا ایدئولوژی خاصی را در اولویت قرار می دهند. طبیعتا و متاسفانه در فرصت های کوتاهی که در مدیریت هستند، برنامه های کوتاه مدت خود را به شکل بلند مدت در نظر می گیرند و به هر قیمتی به اجرا می گذارند. بنابراین، عموما برای تایید برنامه های کوتاه مدت خود سعی می کنند از ابزار تخصصی نیز بهر مند شوند. بناباین با توجه به فقدان زیر ساخت های هنر شهری، اعضایی را برای شوراهای تخصصی در نظر می گیرند که همراستای دیدگاه های خود باشد و زمینه تسهیل خواسته هایشان را فراهم سازد. بنابراین، از این منظر، نه مفهوم آثارهنر شهری در خدمت شورای هنری هست و نه سعی شده قابلیت های ساختاری، مفهومی و تعاملی که با اثر بر قرار می شود جهت مطالعه و تصمیم گیری دقیق در اختیار شورا قرار گیرد. لذا به نظر می رسد عموم آثاری که تا به حال کار شده، علی رغم اینکه در مجموع این آثار، نمونه های زیبا (مجسمه چیدمان و دیوارنگاری های خوب، یا مبلمان و نماهای معماری) و ارزشمندی مشاهده می شود اما در مجموع، اکثر آثار قاِئم بر خود شان هستند و فاقد ارتباط مفهومی، ساختاری و تعاملی با محیط و مخاطب می باشند . و متاسفانه آثار اجرا شده در چارچوب یک نظام هنری واحد برای شهرها و کل کشور مشاهده نمیشود. یعنی مشخص نیست، آثار هنر شهری تهران باید بر اساس چه دیدگاه و محوریتی خلق شود و ساختار زیبایی شناختی آنها و نوع تعاملشان با محیط چگونه باید باشد؟
بنابراین به نظر می رسد عموما سلیقه محدود و غیر علمی مدیران به صورت مستقیم و غیر مستقیم زمینه هایی را ایجاد می کنند که کسانی وارد گود شوند (که ممکن است حتی هنرمندان بزرگ هم باشند) که بیشتر به رفع مشکلات مادی خود می پردازند. به نظر حتی نظر و سلیقه هنرمندانی که مغفول واقع شدند، (با عدم آگاهی کافی از مناسبت هایی که در سازمان یا ورای این تصمیمات است)، در چرخه بروکراسی و عجیب و غریب تنظیم شده توسط مدیران فصلی، حل شده و دیده نمی شوند. از این منظر، آثار تولید شده در این سیستم به علت عدم هماهنگی با ساختارهای شهر، یا عدم ارتباطی با ساختارهای تاریخی فقط قائم به مدیران غیر حرفه ایی مطرح شده است. یعنی وقتی این آثار را داخل محیط شهر می بینیم به نظر نمی رسد قابلیت های یک هنر شهری را داشته باشد.
اما برای سامان بخشیدن به این حوزه باید به موضوعات هنری در شهر به نوعی هنر و نگاه شهری رسید و ضوابط و ويژگی های هنر شهری را ( بصورت برنامه کلان کشوری) تدوین کرد. بایستی شناسنامه محیطی شهرها و مناطق شهری تهیه گردد، یعنی برای مکان های شهری با توجه به خصوصیات و ويژگی های آن، هدف، نوع و ماهیت آثار هنری مناسب مشخص شود. این اقدام بایستی در کنار مدیران زبده و آینده نگر، زیر نظر محققین و پژوهشگران میدانی صورت گیرد و بعد بصورت فرمت مشخص در اختیار هنرمندان شهری و علاقمندان قرار گیرد.
طبیعتا در تهران وقتی شناسنامه مکان ها تعیین شود به نظر می رسد نوع مفهومی که برای مکانی در شمال یا جنوب شهر انتخاب می شود متفاوت باشد. در اینجا توجه به زیرساخت های ژئوپلتیک، توپولوژیک، تاریخی و نشانه شناسی و سواد بصری و نیازهای مخاطبان آن منطقه مورد توجه است. بنابراین بایستی پکیجی تهیه شود و به شکل سند راهبردی برای هنر شهری در نظر گرفته شود. سندی که می تواند برای نه تنها تهران، مشهد، اصفهان بلکه برای همه شهرها کشوربسط داده شود. بنابراین بر اساس زمان پیشنهاد اثر هنری در محیط شهری، علاوه بر نیازهای مفهومی، بیانی، زیباشناختی، محیط و مخاطب، مواد و مصالح مورد نیاز نیز (به لحاظ مفهومی و زیباشناختی و تعاملی اشان) مشخص شود. بدین ترتیب، نوع ارتباط اثر هنر شهری در تعامل با مخاطب هم نوع ساختار زیباشناسی اثر در ارتباط با محیط و زمان تعریف می گردد.