توسعه شهر تهران تحت تسلط اصول مجموعه ای و «برنامه ریزی ناهمگون بین حمل و نقل شهری و کاربری زمین» پیامدهایی را بدنبال داشته است. مهمترین آنها عبارتند از: تکیه بر استفاده از خودرو و گسترش زیرساخت های وابسته به آن و در پی آن کاهش کیفیت هوا، از دست دادن فضاهای باز و مکان های عمومی شهر از طریق واگذاری این فضاها به خودرو، کاهش سرمایه گذاری در هسته مرکزی شهر و زوال شهر مرکزی بدلیل عدم حضور کاربر در فضا و یا عدم تطابق نوع حمل و نقل با کاربری مرکزی، کاربری های تفکیک شده از نظر فضایی و تراکم بدون برنامه و خارج از طرح بالادستی در مناطق مختلف شهر.
در این شیوه توسعه شهر، برنامه ریزی کاربری زمین بجای اینکه طرح حمل و نقل را با کاربری زمین آینده هماهنگ کند یا حتی به شکلی بهتر، از زیرساخت حمل و نقل بعنوان ابزاری برای دستیابی به الگوهای مطلوب کاربری زمین استفاده نماید، معمولاً طرح حمل و نقل را در خارج از فرآیند برنامه ریزی و بصورت یک مولفه مجرد مورد توجه قرار می دهد. در حقیقت برنامه ریزی شهری ناهماهنگ با سیستم حمل و نقل، تراکم ها و موقعیت فعالیت ها را اغلب بدون توجه به اثرات آتی آنها بر روی سیستم حمل و نقل تعریف می کند و حمل و نقل را تنها جابجایی و تأمین وسایل مربوط به جابجایی می داند. سیاستی که مدیران شهری بخصوص معاونت حمل و نقل شهر تهران در ارایه برنامه های خود بیان می کنند و تأمین چند واگن مترو و اتوبوس را جزو برنامه های اجرایی خود می دانند. در حالیکه یکپارچگی کاربری زمین و شیوه های مختلف حمل و نقل می تواند بعنوان مبنای نظم برنامه ریزی مورد توجه قرار گیرد و پدید آوردن ماهیت توسعه حمل و نقل محور را در شهر منجر شود. نمونه این توسعه نامتوازن در منطقه 22 شهر تهران قابل مشاهده است که عدم یکپارچگی بین برنامه ریزی کاربری زمین و حمل و نقل شهری تبدیل به ابر چالش این منطقه خواهد شد.
در فرآیند توسعه شهر تهران با وجود روابط متقابل بین دو سیستم برنامه ریزی کاربری زمین و حمل و نقل، در عمل سیستم ها از هم جدا هستند و هر سیستم بصورت مجموعه ای و جدا از سایر سیستم ها عمل میکند. در این بین دو سیستم حمل و نقل و برنامه ریزی شهری به یک رویکرد جدید نیاز دازند که از یکپارچگی سیستم های حمل و نقل و کاربری زمین حمایت می کند و حرکت هر دو را در یک جهت مشترک باعث می شود. در واقع باید رویکردها و روش ها توسعه داده شوند تا استراتژی هایی را برای یک فرآیند هماهنگ تر و مشارکتی بین سیاست های شهری و حمل و نقل تعریف کنند.