نقش معماری و طراحی فضای شهری در رقابت پذیری شهرها در روند جهانی سازی چگونه است؟
در عصر جهانی شدن و با هجوم سرمایه گذاران برای یافتن مکان های جذاب برای سرمایه گذاری، شهرها در حال تبدیل شدن به کانون های اصلی سرمایه گذاران و مدیران شهری هستند که برای جذب سرمایه مالی و ارائه توانایی جذب رقابت در سایر مناطق نیاز به جذابیت های مختلف دارند. ایده جهانی شدن شهرهای بزرگ و کلانشهرها، باعث به وجود آمدن فرصت ها و چالش های مفهومی در مدیریت شهر شده که این امر مفاهیم نوینی در شهرها به وجود آورده است.
برخی از آنها در صدد برآمده اند تا از طریق برقراري ارتباط با دیگر شهرها و نیز مطرح شدن به عنوان بستري مناسب براي شکل گیري فرایندهاي جهانی به این رویکرد ملحق شوند. در این راستا کلانشهرها سعی می کنند با ابزار دیپلماسی شهری، میزان مشارکت و همکاری های بین المللی خود را در موضوعات جهانی بالا ببرند تا از این طریق موقعیت برتری در جایگاه ملی و جهانی کسب کنند.
یکی از راهکارهای جهانی شدن، «برندینگ شهری» است. برندسازی شهری، مبنایی را برای سیاست های بین المللی در حال توسعه فراهم می آورد و در عین حال، به منظور تعیین «هویت دستوری» در نمادسازی نوین شهر، به عنوان وسیله ای برای ساکنان به کار برده می شود.
در برندسازی شهری، معماری های خاص به عنوان ویژگی های منحصر به فرد شهر به مفهوم کالایی رقابت پذیر به نمایش گذاشته می شود و در نهایت یک تصویر ثابت با عطف های نقطه ای و مدیریت شده از شهر ایجاد می گردد. در این راستا، مردم باید اصلی ترین واکنش های سیاسی-اقتصادی در سطح اجتماعی را در مکان خاص و در یک تصویر ببینند و این فرایند به ایجاد تصاویر تولید شده رسانه ای نیاز دارد.
کلانشهر تهران به عنوان قطب سیاسی-اقتصادی ایران دائما در تلاش است که خود را به عنوان یکی از ایده های جدید برای تحکیم جایگاه خود در رقابتی جهانی رقم بزند. جهت پیوستن به شبکه شهرهای جهانی، پتانسیل اقتصادی خود را تقویت و برای دستیابی به این هدف از سیاست ها و استراتژی های مختلفی استفاده کرده است.
در این حالت، معماری به عنوان کالایی، جهت برندسازی اهداف مدیریت شهری، مورد استفاده قرار میگیرد. معماری «ترین»ها مانند برج میلاد یا پل طبیعت در عین هماهنگی با اهداف و ساختار توسعه مدیریت شهری، از نوعی استقلال اثرگذار و محرک که در جهت افزایش منافع شهروندان ابتکار عمل به خرج دهند، تا تجربه افراد از شهر را معنیدار و به یادماندنی کنند، برخوردار نیستند. این آثار محصول عینیت یافتن سیاست های برندسازی مدیریت شهری هستند که بدون شهروند نیز می توانند تبلیغی کارت پستالی و پرطمطراق را در به رخ کشیدن «ترین» بودن در رقابت جهانی ارائه دهند.
ساختار شهر تهران بر مبنای مناطق منفک از هم است که از طریف شبکه های بزرگراهی به هم متصل شده اند. از این جهت ساخت اثری مانند «پل طبیعت» بر روی بزرگراه پر ترددی چون بزرگراه مدرس و یا «برج میلاد» بر روی ارتفاع مشرف به بزرگراه همت و نواحی غرب تهران، یکی از نقاط استراتژیک تهران جهت تبلیغات برندینگ کلانشهری به شمار می آیند. این آثار معماری به واسطه قرارگیری در دسته «ترین»های معماری معاصر در تهران در راستای سیاست های «برندینگ شهری» و ایجاد هویت های دستوری، قابل بررسی میباشند و ابزار تبلیغاتی مناسبی برای معرفی پیشرفت و تکنولوژی مدیریت شهری در میان سایر شهرهای جهان به شمار می آیند. از طرفی این دو فضا چه نقشی در هویت بخشی منظر شهری و تأکید بر عطف های شهری به عنوان عناصر ادراکی شهر در نگاه اجتماع مخاطب دارد؟
شهر تهران لکه های منفک است و مفهوم شهر یکپارچه را ندارد. از این جهت برای به تصویر کشیدن شهر، نقاطی از آن را که مستقلا می توانند معرف مکان خاص در سطح بین الملل باشند، به نمایش می گذارند. در این مسیر معماری ابزاری برای محقق شدن ترین بودن در این رقابت سیاسی-اقتصادی است. این برند به نماد قدرت سیاسی-اقتصادی تبدیل میشود و اجتماع نقشی در این برند سازی و هویت سازی دستوری به عنوان نماد شهر ایفا نخواهد کرد. حاصل این اقدامات این است که نام شهرها با هویت تاریخی-فرهنگی و اجتماعی آنها به هویتی تجاری و ابزاری تغییر خواهد کرد و نمادهای تکلیفی شهر به عنوان یک استراتژی قدرتمند برای ایجاد تصویری رسانه ای در سطح بین الملل اهمیت داشته و لزوما ارتباطی مفهومی با اجتماع برقرار نخواهد شد.