ضرورت و فواید آموزش سفر در برنامه آموزشی مدارس چیست؟
آموزش یکی از مهمترین بخش های توسعه همه جانبه در هر کشوری محسوب می شود. نظام آموزشی و تربیت نسل ها از جمله اصول و قواعدی است که نسل آینده هر جامعه ای را می سازد. نسل کودک و نوجوان در مهمترین موقعیت یادگیری، آموزش و شکل گرفتن ساختار شخصیت و رفتار قرار دارند. مضمون مطالب آموزشی از یک سو و نحوه ارائه آنها از سوی دیگر نقش کلیدی در ایجاد نگرش آنها ایفا می کند.
در هر نظام آموزشي موفق، مهم ترين مسئله انتخاب ارزش ها، اهداف و فلسفه ايي منسجم است. علت اهميت اين مسايل اين است که هر نظام آموزشي به نوعي درصدد تربيت انسان آرماني است و بدون نظام ارزشي و داشتن اهداف تربيت چنين انساني ممکن نيست. عدم شناخت يا اساسا ندانستن اهميت مکتب فلسفي که بايد از آن پيروي شود، باعث از هم پاشيدگي و پريشاني کل نظام آموزشي از ابتدايي تا دانشگاهي مي شود.
سفر به عنوان یکی از مهمترین فعالیت های اجتماعی و فرهنگی جامعه بشری، قدمت دیرین در بدو آفرینش انسانی داشته و به عصر صنعتی محدود نمی شود. سفر یکی از ملزومات زندگی انسانی است و نگاهی فراتر از تفریح و سرگرمی بدان وجود دارد. به طوریکه در قرآن کریم سفارش مستقیم به سفر می شود (از جمله سوره روم/آیه 42 و سوره انعام/آیه 11) و دستور و الزام به انجام آن وجود دارد. از این دیدگاه سفر حرکت انسان در مسیر آفرینش فطری خویش است، سفر تجلی ماهیت معنوی انسانی است که می تواند مسیر رشد و کمال و تعالی را بیش از پیش محقق نماید. لذا این ضرورت احساس می شود که توجه به مبانی و فلسفه سفر در مفاهیم و نظام آموزشی قرار گیرد.
مبانی هستی شناسی، معرفت شناسی، انسان شناسی، ارزش شناسی و زیبایی شناسی نظام آموزش و پرورش بر ماهیت انسانی تاکید داشته و هستی انسان را از خداوند می داند. از این رو مسیر معرفت شناختی بر پایه اقداماتی است که انسان را به خداوند بیش از پیش نزدیک نماید. همانگونه که در آیات قرآن کریم به سفر، یادگیری و تعمق در آن اشاره شده است، رویکردهای ارزش شناسی و زیبایی شناسی تعلیم و تربیت نیز گویای همین مطلب است که سفر به عنوان مبدا، و نقطه آغازین شناخت فلسفه انسانی است و جایگاه ارزشمندی در یادگیری انسانی دارد. با این حال برنامه های آموزشی مدارس کشور پیش از این گردشگری را در آموزش های علم جغرافیا محدود نموده و نگاه فلسفی به سفر فراتر از آشنایی با مناطق اقلیمی و جغرافیایی نرفته است.
تعلیم و تربیت با فلسفه سفر و گردشگری عجین بوده و می توان بسیاری از اصول رفتاری، اخلاقی، انسانی، ارزش شناختی و زیبایی شناختی را در بستر سفر و گردشگری ارائه نمود. نحوه آموزش رفتار انسانی به عنوان یک مهمان و یا بازدیدکننده از یک مکان و یا گردشگر، خود مسیر آموزشی جذاب و دلنشینی است که کودکان و نوجوانان را با احساس کنجکاوی، تجربه اندوزی و یادگیری اشباع می نماید.
همچنین رویکرد میزبانی از مهمانانی که به عنوان گردشگر به یک مکان وارد می شوند، نیز بستر تعلیم مفاهیم دینی و اخلاقی را فراهم می نماید. همچنین نحوه ارائه این آموزش، ارائه تجربه های سفر، در قالب کارگاه های آموزشی و جذاب، و نه صرفا به صورت نوشتن انشا و خاطرات تعطیلات دانش آموزان، بر روی چارچوب مفهومی و فلسفی قرار خواهد گرفت که از یک سو کودک و نوجوان جامعه کشورمان را با فلسفه سفر، به عنوان یک ماهیت هستی شناسی و معرفت شناسی انسانی معرفی می کند و هم در ارائه مفاهیم و مطالب اخلاقی و بشر دوستانه در راستای تحقق جامعه آرمانی و اسلامی خواهد بود.
بدون تردید دستیابی به اصالت، ریشه و چارچوب مستحکم فلسفه سفر و گردشگری در راستای شناخت ماهیت معنوی انسانی، نیازمند برنامه ریزی، تصمیم گیری و در وهله اول شناخت عمیق تصمیم گیرندگان و متولیان نظام آموزش کشور خواهد بود. از این رو پیشنهاد می شود تا در ابتدا نگرش به سفر و مفاهیم گردشگری در متن دروس دانش آموزان تغییر یافته و نگاه عمیق تری بدان ایجاد گردد. این امر نیازمند بهره مندی از دیدگاه متخصصان حوزه گردشگری و آموزش به صورت یکپارچه می باشد. سپس بایستی بعد از هدف گذاری، نحوه و مسیر ارائه مطالب برای دانش آموزان تغییر نماید. بدین مفهوم که از شیوه های خلاق و نوآورانه طرح موضوع سفر در زندگی کودکانه تمرکز گردد. این امر خود نیازمند بهره گیری یکپارچه از تخصص و توان متخصصان حوزه آموزش، کارآفرینی، آموزش، روانشناسی کودک و گردشگری می باشد.
همچنین متغیرهای مداخله گر زیادی نیز در این سیستم آموزشی باید لحاظ گردند که از جمله آنها می توان به جنسیت، محل تولد، محل تحصیل و غیره اشاره کرد. امید آن می رود که برنامه های آموزش مدارس از رویکرد صرف حفظ کردن مطالب درسی خارج شده و جنبه های خلاقیت کودکان را در مسیر تحقق آرمان های تعلیمی و تربیتی دین اسلام بالفعل نماید.