در دی ماه ۱۳۹۶، تبدیل باغهای کن به عنوان آخرین بازماندۀ فضای سبز پیرامون تهران به پارک عمومی در دستور کار شورای عالی شهرسازی و معماری قرار گرفت.1 آخوندی، وزیر راه و شهرسازی وقت در این خصوص میگوید: «در مورد بارگذاری بیشتر در باغات شهر تهران و به ویژه باغات کن تأکید میکنم که شورای عالی با هر گونه بارگذاری اعم از سبک و سنگین مخالف است». وی یادآور شد: «در حال حاضر دولت به شهرداری تهران سالانه ۴۵۰۰ میلیارد تومان کمک میکند که میتواند در قبال این کمک، صیانت از باغات کن و تبدیل آن به پارک عمومی را هم مطالبه کند»2. این خبر را از دیدگاههای مختلف میتوان مورد نقد و بررسی قرار داد. سؤال اصلی این است که آیا با رویکرد حاکم بر شهرداری تهران در زمینۀ طراحی پارک و فضای سبز عمومی، تبدیل باغهای کن به پارک اقدام درستی است یا خیر؟
پیشگیری از بارگذاری بیشتر در باغهای پیرامون تهران، اقدام لازم و مهمی است که تأثیرات مثبتی خواهد داشت. چگونگی این تبدیل و تغییر باعث نگرانی است؛ زیرا به تبدیل باغهای کن به «پارک عمومی» اشاره شده است. این خبر پیش از خوشحالی برای آینده تنها بازماندۀ میراث فضای سبز تهران، نگرانکننده است. چرا که در سالیان اخیر «پارک عمومی» در تهران؛ جایی که قرار بوده بر بستر طبیعی ارزشمندی شکل بگیرد، مترادف مداخلههای وسیع و تغییر شکلهای طبیعی در بستر شهر بوده است. رویکردهای موجود به پارک و فضای سبز در تهران سؤالات زیادی را پیش میآورد. رویکردهای حاکم بر طراحی پارکهای عمومی تهران چقدر طبیعت شهری را حفظ کردهاند؟ باغهای کن اکنون به صورت الگوهای کاشت منطقهای و محلی به حیات خود ادامه میدهند و ارزش اکولوژیک بسیار دارند، به عنوان تنفسگاه شهر عمل کرده و باید حفظ شوند. آیا تبدیل این ظرفیت ارزشمند اکولوژیک به «پارک عمومی»، تکرار تجربههای پیشین و به همان منوال است؟ در این صورت، به نظر میرسد این نه حفظ میراث سبز است که تیشه به ریشۀ آخرین بازماندۀ عرصههای طبیعی شهر خواهد بود. اصول و معیارهای رویکرد اکولوژیک تا چه حد در طراحی پارکهای عمومی ایران نقش دارد؟ ارزشهای منظرین در طراحی پارکها به کار گرفته میشود؟ آیا بدون در نظر گرفتن این اصول میتوان امیدی به عملکرد بهینۀ آنها داشت؟ حفظ طبیعت و اکوسیستم منطقۀ کن دارای چارچوب و اصولی است که در پارکسازی شهر تهران کاملاً نادیده گرفته شده است و اتفاقاً اهمیت موضوع زمانی بیشتر میشود که بستر طبیعی ارزشمندی وجود دارد و با هدف ارتقا و استفادۀ بهینه از آن ظرفیت، طرحهایی تصویب و به اجرا میرسد که نه تنها بهبودی در عملکرد اکولوژیکی آن منطقه ایجاد نمیکند بلکه زمینۀ اصلی را نیز از بین میبرد.
نگاهی به پارکسازی عمومی بر بستر طبیعی شهر تهران در سالهای اخیر
بررسی تجربههای اخیر در روند تبدیل روددرههای تهران به پارک عمومی، حاکی از این است که رویکردهای بهکارگرفتهشده در طراحی، اکوسیستم طبیعی این منطقه را به خطر انداخته است. دخالتهای گسترده در تغییر شکل و تسطیح عوارض طبیعی زمین، کفسازی نامناسب و بتنی بر بستر طبیعی رود، چمنکاری در سطوح گسترده که نیازمند آبیاری در شرایط بحران کمبود آب در ایران است و استفاده از مصالح بیگانه با طبیعت نه تنها هزینۀ سنگینی دارد بلکه به طبیعت و اکولوژی منطقه نیز آسیب زده است. علاوه بر اینها اصول طراحی منظر که در جهت خلق هویت مکان و طراحی همسو با طبیعت است، تبدیل به اصلی فراموششده در این پارکها شده است.
برای نمونه در طراحی بوستان نهجالبلاغه از ظرفیت طبیعی روددرۀ فرحزاد برای طراحی استفاده نشده است، در صورتی که طراحی آن میتوانست در جهت باززندهسازی ویژگیهای بستر طبیعی رود و هویت آن منطقه باشد. علاوه بر آن، تجاوز به حریم رودخانه، باریککردن مسیر آن و استفاده از مصالح غیربومی و مغایر با زمینه، زمینهساز ناکارآمدی آن در هنگام بارشهای شدید و ایجاد سیلاب است. محمد حقانی؛ رئیس کمیتۀ محیط زیست شورای شهر تهران به ساماندهی روددرههای پایتخت و احتمال وقوع سیل در بوستان نهج البلاغه اشاره میکند: «مشخصات فنی این روددرهها را طبیعت مشخص کرده و به گونهای است که در روزهای بارانی و اضطراری خودشان را با شرایط محیطی وفق میدهند. تنگکردن روددرهها و دستبردن به ساختار فیزیکی آنها به صلاح نیست و ممکن است در زمانهای خطرآفرین این تغییرات ایجاد بحران و خسرات کند»3.
از نظر یک کارشناس و فعال محیطزیست: «شهرداری تهران درهای در غرب پایتخت را تبدیل به پارک کرده است، در حالی که میتوانست محیط آن دره را به صورت طبیعی ساماندهی کند تا هم حیات وحش تهران بتواند در آنجا حضور داشته باشد و هم شهروندان بتوانند در داخل شهر به یک محیط طبیعی دسترسی داشته باشند و برای دسترسی به طبیعت بکر مجبور به خروج از شهر نباشند»4.
بوستان جوانمردان نمونۀ دیگری از پارکسازی عمومی در سالهای اخیر بر بستر رود کن؛ از پرآبترین رودهای تهران است که زمینۀ لازم را برای طراحی پارک با استفاده از ظرفیتهای بستر رود فراهم میآورد. اما نکتۀ قابلتأمل این است که چقدر از این ظرفیت در طراحی فضاهای پارک استفاده شده است. در واقع، تفاوت چندانی با پارکهای شهری دیگر در آن دیده نمیشود، اگرچه میتوانست با بهرهگیری از مصالح همخوان و طراحی زمینهگرا امکان خلق فضاهایی برای آموزش، سرگرمی و ارتباط با فضای طبیعی خاص آن منطقه را در چارچوب اصول منظرین به شهروندان ارائه بدهد. اقدمات انجامشده از شیوههای اجرایی تا مصالح انتخابشده اثری سلطهجویانه بر طبیعت روددره داشته و نه تنها به تقویت و آشکارساختن کیفیت اکولوژیک روددره نپرداخته، بلکه سیمای طبیعی حریم رود را نیز از بین برده است.5
پیشنهاد بازنگری در اصول طراحی پارک عمومی؛ پیش از به تصویبرساندن قانون تبدیل باغها به پارک
طبیعت موجود در شهر گوهر ارزشمندی است که باید به دقت از آن محافظت کرد. اما هنگامی که ایجاد «پارک عمومی» باعث ایجاد خدشه بر طبیعت میشود، آیا نباید در سیاستهای اولیۀ طراحی بازنگری کرد؟ با توجه به اقدامات مداخلهگر در طبیعت و پارکسازیهای اخیر در تهران که بیشتر دستاندازی در روند طبیعی بستر طرح بوده و در طراحی آن به مسائل اکولوژیک و منظر شهری توجه نشده است، به نظر میرسد قبل از تصویب چنین قانونی بایستی با حساسیت بیشتر به چگونگی این تغییر و تبدیل پرداخته شود. بدین منظور، معیارها و ضوابطی را برای طراحی این گونه پارکهای عمومی باید در نظر گرفت تا در جهت ارتقاء اکوسیستم منطقه و بهکارگیری ارزشهای منظرین باشد.
فهرست منابع
- فرمانداری تهران، ۲۶ دی ۱۳۹۶. http://tehran.ostan-th.ir/News/3705/
- روزنامۀ اطلاعات، ۲۰ دی ۱۳۹۶. https://b2n.ir/35465
- خبرگزاری مهر، ۴ مهر ۱۳۹۴. https://b2n.ir/66246
- خبرگزاری ایسنا، ۱۰ خرداد ۱۳۹۶. https://b2n.ir/62625
- آل هاشمی، آیدا، شهسوارگر، مولود. (۱۳۹۲). ارزیابی رویکرد طراحی در بوستان نهج البلاغه و جوانمردان. مجلۀ علمی-ترویجی منظر. ۴۴-۴۷، (۲۴)۵.