اهمیت توجه به حافظه جمعی در مدیریت شهری
نام معابر و محلات از عناصر موثر بر حافظه جمعی است که یادآور تاریخ منطقه است. این نام می تواند با افراد ساکن محله، شغل رایج، موقعیت محله و ... مرتبط باشد.
نام معابر و محلات از عناصر موثر بر حافظه جمعی است که یادآور تاریخ منطقه است. این نام می تواند با افراد ساکن محله، شغل رایج، موقعیت محله و ... مرتبط باشد.
پذیرش ظرفیت فضای زیر پل ها به عنوان فضای شهری و تعریف کاربری تفریحی و خدماتی با توجه به اقتصاد خرد می تواند به تحقق زندگی پیاده کمک کند.
در سالهای اخیر مجسمه های شهری افزایش یافته اند. هنرمندان بر این باورند که کیفیت این مجسمه ها بالا نبوده و علت فقدان کیفیت را در رشد عددی آن جستجو میکنند.
حالا که چند رویداد مجسمۀ شهری برگزار شده و کمیت را ارتقا داده، کاستیها را شناختهایم، وقت آن رسیده که به دنبال تعریف دقیقتری از کیفیت باشیم.
نگارخانهای به وسعت یک شهر، طرحی بود که توسط سازمان زیباسازی شهر تهرن در دو دوره اجرا شد و منتقدین و مشوقینی داشت. اخیراً بحث اجرای دوبارۀ نگارخانهای به وسعت یک شهر مطرح شد. در همین باره نظرآنلاین با حجت امانی ، نقاش و پژوهشگر هنر در این باره گفتگو کرده است: نظرآنلاین: در مورد پروژۀ «نگارخانهای به وسعت یک شهر» که در دو دوره اجرا شد، به نظر شما آیا این اقدام از نظر زیباییشناسی و تأثیرات ذهنی روی ساکنان شهر، کار مطلوبی بود؟ اجرای این پروژه در دو دوره، چه بازخوردهایی از طرف مردم و مسئولین داشته است؟ حجت امانی: بله قطعاً اجرای این پروژه، بر زیباییشناسی و فرهنگ تصویری و دیداری مردم تأثیر مثبت داشته است، اما به نظر من کافی نیست. این اقدام شهرداری باعث شد که چهرۀ شهر کمابیش متفاوت شود و چشم عموم مردم با دیدن آثار فاخر هنرمندان ایرانی و گنجینههای ارزشمند هنر ایرانی آشنا شود. اما کارهایی از این دست به صورت دورهای و کوتاهمدت اثرگذار نیستند و برای اثرگذاری باید به صورت یک فرهنگ درآیند. چنین اقداماتی لازم است که به صورت یک برنامۀ مدون درآیند، مرتب انجام شوند و در شاخههای مختلف دستهبندی شوند. ما در ایران هنرهای متفاوتی ...
مدیریت کلانشهر تهران بر اساس سیاستهای اقتصادی، از دو سال پیش ناگهان تغییری در مضمون بیلبوردهای تبلیغاتی از طریق پروژۀ «نگارخانهای به وسعت یک شهر» ایجاد کرد که مورد توجه قرار گرفت. تا پیش از این تغییر ناگهانی گویی حضور و افزایش تدریجی این بیلبوردها بدیهی و جزئی از منظر شهر محسوب میشد و به عادت بصری شهروندان تبدیل شده بود. اجرای پروژۀ «نگارخانهای به وسعت یک شهر» در اردیبهشت ۹۴یک شُک بصری در تهران بود. تکرار این حرکت با هدف «شهر بدون تبلیغات و ارتقای سطح دانش بصری شهروندان»1 در بهار سال 95 و تلاش نسبی برای رفع نواقص سال گذشته نشان داد که سازمان زیباسازی تهران به دنبال ایجاد اثری مثبت در ذهن شهروندان تهرانی است. در پروژۀ جدید تعداد زیادی از هنرمندان مشهور در زمینههای گوناگون هنری، از بازیگر و غیره به تمجید از نکات مثبت این طرح پرداختند که از طریق مجاری تبلیغاتی سازمان زیباسازی پوشش خبری هدفمندی یافت. اما خبری از نظر متخصصین هنر شهری و شهرسازی نبود! گویی راضیبودن بخشی از جامعۀ هنری ایران که بعضاً در میان مردم شناخته شده هستند کفایت میکند. در حالی که مخاطبین اصلی این آثار یعنی عامۀ مردم و ارتباطشان با این این گونۀ هنر شهری در نظر ...
آنچه مجسمه را قابل تبدیل به یک مصداق هنر شهری میکند، توجه به شاخصها و وجوه بسترساز اثر، مقیاس و ابعاد آن، موضوع، سبک و ارزشهای ایدئولوژیک اثر است.
حضور کمرنگ تصویر زنان در آثار هنر شهری، بیتوجهی به سایر نقشهای اجتماعی زنان در موقعیتهای مشابه با مردان همچون جنگ، از نگاه تکجنسیتی نشات می گیرد.