پیوستگی فضایی رودخانه از شمال تا جنوب در کنار دبیِ نسبتأ بالا و بکرماندن بیشتر بستر و محدودههای اطراف آن به ویژه منطقۀ همجوار با باغات کن در بیشتر فصول سال آن را به مهمترین رودخانۀ شهر تهران و تفرجگاهی غیرسازماندهیشده برای همسایگانش تبدیل کرده بود و پتانسیلی برای توسعۀ فضاهای گردشگری به شمار میرفت، تا اینکه در طرح جامع سال ۱۳۸۵، این رودخانه به صورت ویژه به عنوان محور گردشگری مورد توجه قرار گرفت. در سال ۱۳۸۸ نیز طرحی با عنوان «طرح ساماندهی رودخانه و مسیل کن و فضاهای پیرامون» توسط مهندسین مشاور آرمانشهر تدوین شد. اما در نهایت مهندسین مشاور آتک با درخواست زمان ۵ سال برای انجام مطالعات، طراحی و اجرا، مسئولیت این پروژه را برعهده گرفتند. اما به دلیل اصرار کارفرما برای اتمام سریع در عرض کمتر از دو سال، فاز یک پروژه در سال ۱۳۹۱ به بهرهبرداری رسید.
مشاور طرح، علت اصلی برای ناتمامماندن فرآیند مطالعات، ایدهسازی و طراحی و در نتیجه پایینآمدن کیفیت فضایی پروژه نسبت به ایدهآلهای مشاور را به صورت مشخص بازۀ زمانی کوتاه طراحی و اجرای پروژه عنوان کرده است. اما یکی از مهمترین کاستیها، نحوۀ پاسخدهی مشاور به هدف حفظ کیفیت طبیعی رودخانۀ کن به عنوان یکی از مهمترین عناصر طبیعی شهر است. همچنین بیان راهبرد ایجاد تشخص، هویت و خوانایی در امتداد رودخانه، بیشترین تأثیر را در نقد پروژه به عنوان مهمترین طرح شهری تهران درخصوص روددرهها داشته است.
تلاش مشاور در بحث حفظ ارزشهای طبیعی روددرۀ کن تنها به عوامل مختصری اکتفا میکند و برنامهای در حفظ منظر رودرۀ کن که مجموعهای از همۀ عناصر منظرین سایت (ساحل شنی، بدنههای ترانشه خاکی، مسیر طبیعی رود، رنگ، بافت و پوشش طبیعی زمین) است، ندارد. از طرف دیگر، با اینکه پروژه در نواحی مسطح لبههای ورودی با جزئیات و توجهات بیشتر طراحی شده و تنوع فضایی این نواحی بیشتر مردم را به خود جذب میکند، اما در مناطق درهای و به ویژه کنار مسیل به سهلانگارانهترین صورت اجرا شده یعنی تنها دیوارههای سنگی، سطوح شیبدار چمن، تراسها و در نهایت کانال آب و در نقاطی بسیار محدود، پلهای فلزی برای عبور از کانال ساخته شدهاند. طرحی که ضعفهای چشمگیر آن در برقراری ارتباط و پیوستگی فضایی و حرکتی در تراسهای مختلف، توانایی مشاور در طراحی اراضی درهای را مورد تشکیک قرار میدهد.
بنابراین میتوان دو عامل را به عنوان عوامل اصلی شکست پروژه در پاسخگویی به دو هدف اصلی تعریف پروژه (حفظ کیفیت طبیعی روددرۀ کن و ایجاد تشخص، هویت و خوانایی در امتداد رودخانه) دانست: نخست عدم درک مشاور در شناخت ارزشهای منظرین سایت و عناصر منظرساز روددرۀ کن و دوم عدم تجربۀ تکنیکی کافی در طراحی و اجرای پروژۀ معماری منظر در بستر درهای و رودخانهای. در اینجا اولین اشکال از طرف شرکت مشاور فعال در حوزۀ معماری منظر است. جایی که عدم درک مشاور از ارزشهای منظرین رودخانۀ کن، موجب ازدسترفتن فرصتی تاریخی در احیا و ساماندهی رودخانه و حفظ یکی از باارزشترین مناظر طبیعی-فرهنگی شهر تهران شد و با بیمسئولیتی با اجرای پروژهای غیرقابلدفاع تمامی ارزشهای منظرین آن را به نابودی کشید. اما دومین عامل شکست را میتوان بدنۀ میانی مدیریتی شهری دانست؛ جایی که با عدم درک ارزش فضایی و منظرین روددرۀ کن برخوردی سطحی با پروژه انجام داد: نخست سهلانگاری در انتخاب مشاور طرح و دوم مداخلات بخشی و برنامهریزینشده در مراحل ساخت و بهرهبرداری از پروژه که زمینۀ اغتشاش فضایی را در پروژه مهیا ساخته است. نتیجه آنکه اجرای پروژۀ بوستان جوانمردان و عدم توانایی آن در پاسخگویی به اهداف احیا و حفاظت از روددرۀ کن و منظر طبیعی، فرهنگی و نقش منفی آن در نابودی این روددره نشان داد که بدنۀ جوان معماری منظر ایران هنوز راه درازی در فرهنگسازی و ورود به بدنۀ حرفهای و مدیریتی فعال بر پروژههای معماری منظر کشور دارد.
متن مرجع: مجلۀ منظر