بازبینی مفهوم مکان و فضا در معماری
مکان طی زمان و فرآیندی به وسیله مردم شکل میگیــرد. ابتدا باید از طریق عوامل فیزیکــی، فعالیت و مفهوم به عنــوان مؤلفههای تشکیلدهنده هویــت مکان معنا یابد.
مکان طی زمان و فرآیندی به وسیله مردم شکل میگیــرد. ابتدا باید از طریق عوامل فیزیکــی، فعالیت و مفهوم به عنــوان مؤلفههای تشکیلدهنده هویــت مکان معنا یابد.
زمانی که ساختمان به عنوان یک فرآیند مورد بررسی قرار میگیرد مجموعهای از روابط را شکل میدهد؛ به واسطه آن ساختمان شروع به بازتاب و مداخله روابط اجتماعی میکند.
اگر معنا را واژگان و روایت را زنجیره ای به هم پیوسته از این واژگان بدانیم؛ می توان گفت که معماری قادر به روایت داستانی واژگانی و متعین نیست.
معماری تا به حال هیچ گاه همچون امروز به کالا و ابژه تبدیل نشده بود. بازیابی ماهیت معماری، نیازمند آن است که با معماری مواجهه مستقیم و بی واسطه صورت گیرد.
ضروری است که در معماری به عنوان یک تخنۀ حقیقی، به وجود بیاندیشیم و موجود را از خلال فرآیندِ ظهور درک کنیم و دوگانگی کارکرد-زیبایی معماری را فراموش کنیم.
مرز معماری چیست؟ آیا این گونه مفاهیم بایستۀ ترسیم مرز اند؟هر بنایی را معماری می خوانیم بدون آن که پیش از آن به این پرسش پاسخ دهیم و آن را با پاسخ قیاس کنیم.
شناخت و درک میراث سنتی در طول دوره های دانشگاهی به طور سیستماتیک و اساسی مورد توجه قرار نمی گیرد و موجب عدم پیوستگی در معماری معاصر با گذشته شده است.
مي توان مسکن را منظري دانست که مخاطب را به رسميت شناخته و از دريچه نگاه او و در استحاله ذهنيات و اصيل تلقي مي گردد.
اگر زیبایی حقیقی، زیبایی آفاقی است؛ چرا معمار باید به فرهنگ خود که آبشخور زیبایی متصور است رجوع کند تا تناسباتی آفاقی را در فرهنگی انفسی یافت کند؟
در جهان غرب، جهان سکولار، در خارج از کلیسا قرار دارد. فقط فضای داخلی بنا مقدس است. اما در ژاپن هم خود ساختار و هم محیط طبیعی آن قلمروی الهی تلقی میشوند.
تنها نمادی که میتوان از آن به عنوان نماد قدرت در معماری بعد از انقلاب یاد کرد، ساختمان نیمهکارۀ مصلای تهران است؛ بنایی عظیم با ویژگیهای ایرانی و اسلامی.
بینظمی رویههای قانونی در سالهای پس از انقلاب اسلامی از یک سو و پرهیز حاکمیت از وضع قوانین شکلدهنده، موجب بروز دو صفت مهم در معماری امروز ایران گردید.