مبانی نظری فلسفی، چشم اسفندیار پژوهش هنر در ایران
محافل دانشگاهی به جای اصرار بر انجام تحقیقات هنری بر پایه مبانی نظری بیگانه بر خوانش تحلیلی موضوعات بومی براساس مشاهده و تدقیق در آنها تاکید بورزند.
محافل دانشگاهی به جای اصرار بر انجام تحقیقات هنری بر پایه مبانی نظری بیگانه بر خوانش تحلیلی موضوعات بومی براساس مشاهده و تدقیق در آنها تاکید بورزند.
کیفیت ظرف خیال هنرمند در دریافت این صور مثالی اثر دارد و در ضمن دریافت این صور در اختیار و کنترل هنرمند نیست. نوعی شهود و الهام است.
مهمترین فایده و کارکرد هنر، تصفیه ،تزکیه و درمان بیماریها و انحرافات ذوق و عقل و برانگیختن عواطف و احساسات متعالی است.
ذوق سلیم، معیاری برای شناخت و درک معنا است. کلیبودن احکام ذوق به دلیل یگانگی ارواح انسانی در اصل خود و میل همۀ ارواح به حقیقت و زیبایی است.
مسئله انتظار به عنوان مضمون اساسی و نهایی فیلم در این نما به قدرتمندترین وجه استعلایی خود بیان میشود. رقابتی سخت میان سوزن و نخ و چشمانی چروک و تار.
قصد و نیت مؤلف اثر هنری همواره با همۀ نتایج و کارکردهای اثر مطابقت ندارد و به این ترتیب اثر، استقلال خود از هنرمند هستی را دارد و کارکرد خود را داراست.
این عکس، مهمترین نما از فیلم است. در قاب، کودک به عنوان نقطهای اشارهشونده، تحرکی معنادار برای مخاطب ساخته و مضمون فیلم را در دستیابی به مقصد بیان میکند.
هرمنوتیک مولانا مبتنی بر وحی دل و یقین است. اگر حقیقتی که در اثر هنری است، نتیجه تجلی حقیقت بر دل و خیال هنرمند باشد، نباید دیگران را به تناقض رهنمون شود.
مولانا در زبانشناسی خود، سه افق زبانی را معرفی میکند. زبان حس که زبانی عاریتی است. زبان دل که وسیلهای برای دانستن است و زبان حق که حقیقت زبان است.
هستیشناسی مولانا و به تبع آن، معرفتشناسی او، با سایر متفکران شرقی و غربی تفاوت دارد و بسیار شبیه اندیشه سهروردی است. وی وجود را به «نور» تشبیه میکند.
مجسمه فردوسی به عنوان نمونه ای از یک اثر هویت بخش، فارغ از بستر مفهومی آن و به جهت نقش اجتماعی خود، عامل تعلق خاطر و همبستگی ادرکی در میان جامعه مخاطبش است.
احیای یک حکمت اصیل و فلسفه هنری در لباسی از زبان معاصر امری ضروری است. آثار و اندیشههای مولوی امکان استخراج و استنباط نظریههای هنر و نقد هنری را داراست.