اسطورهشناسی شاهنامه
اسطورهشناسی ایرانی کمتر به اسطوره و داستانهای نامشهور و ناشناخته پرداخته است و مدام داستانهای شناخته و در دسترس در اوستا یا شاهنامه را به عنوان هستۀ پژوهش به کار گرفته است.
اسطورهشناسی ایرانی کمتر به اسطوره و داستانهای نامشهور و ناشناخته پرداخته است و مدام داستانهای شناخته و در دسترس در اوستا یا شاهنامه را به عنوان هستۀ پژوهش به کار گرفته است.
نگارگر همواره نسبت زمان مشاهدۀ هر اثر نگارگری را كنترل كرده و آن را طبق خواستۀ خود تنظيم میكند. در اين حالت زمان به واسطۀ اثری كه در ساختار تصوير دارد مورد بررسی قرار گرفته و اثر مفهومی زمان در اين رابطه توسط نگارگر كنترل ميشود.
پس از حمله فریدون به کاخ ضحاک و آزاد کردن دو دختر یا خواهر جمشید از کاخ و کشتن یا بند کردن ضحاک به دست فریدون جشنی برگزار می شود که آن را جشن مهرگان خوانند.
زمان در عالم مثال نیز جاری و ساری است اما مقیاس آن با عالم ماده متفاوت است. با توجه به عالم مثال، نگارگر تنها میتواند از طریق نمایش نشانههایی زمانهایی مختلف را در نگارگری به نمایش بگذارند و نه از طریق نمایش تأثیرات فیزیكی زمانهای مختلف، همچون سایه و تیرگی و روشنیها.
در نگارگری برای فراهم شدن شرایط پلان بندی عمومی از شگرد افق رفیع استفاده میشد كه سبب حجمدار شدن فضا در محدودۀ حركت اصلی میشود. شگرد افق رفیع بدین معنا است كه خط فرضی افق تا نزدیك مرز فوقانی تصویر بالا میرود. و سطح آسمان بسیار باریكتر از زمین نموده میشود
اگر دید خاص نگارگر نسبت به جهان هستی كه نشأت گرفته از مذهب او بود، وجود نداشت، هیچگاه آثار نگارگری این چنینی خلق نمیشد. به تصویر كشیدن زمان و مكانی كه هم خاصیت مادی و هم خاصیت غیرمادی داشته باشد، كاری دشوار مینماید و شاید راهحلی كه نگارگران ایرانی در این مورد اتخاذ كردند، بهترین گزینه بوده باشد.
تصویر قصر ضحاك در نیمهشب ، علیرغم زمانی كه داستان در آن مطرح شده، و حتی وجود نشانههای آن یعنی ماه و ستارگان ، آسمان ابری، شمعهای در دست بانوان و مشعلهایی كه در دست نگهبانان قصر است هیچگونه نشانهای از تأثیرات فیزیكی نور كه در حالت طبیعی مورد انتظار است، دیده نمیشود.
در رابطه با ارتباط میان نگارگری و عالم مثال عدهای بر این عقیدهاند كه «فضا در مینیاتور ایرانی در واقع نمودار این فضای ملكوتی است واشكال و رنگهای آن جلوهای از اشكال و رنگهای همین عالم مثال است»
بزرگترین مشكل در هنر نقاشی، چگونگی نمایش عالمی سه بعدی روی قطعهای دو بعدی است. در اینجا تصویری از شاهنامۀ طهماسبی بهعنوان نمونه آورده شده است. در این تصویر كه موضوع آن حملۀ ضحاك به قصر فریدون است و به دست سلطان محمد تصویر شده، مشاهده میشود كه بههیچ صورتی نمیتوان هم صحنۀ كارزار را مشاهده كرد